سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زن کژدمى است ، گزیدنش شیرین . [نهج البلاغه]

مقاله موسیقی در فرهنگ ایرانی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله موسیقی در فرهنگ ایرانی تحت فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله موسیقی در فرهنگ ایرانی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله موسیقی در فرهنگ ایرانی تحت فایل ورد (word)

1 [مرحوم‌] روح‌الله‌ خالقی‌، سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌ (تهران‌: بنگاه‌ مطبوعاتی‌ عطایی‌، 1353)، ج‌1، ص‌354

2 ادوارد براون‌، تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ (به‌ نقل‌ از: سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌ ، ج‌1، ص‌354)

3 سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌ ، ج‌1، صص‌ 356ـ355

4 عزیز شعبانی‌، شناسایی‌ موسیقی‌ ایران‌ (بی‌جا، بی‌نا، 1354)، ص‌27

5 همان‌، صص‌ 28ـ27

6 تعزیه‌ هنر بومی‌ پیشرو ایران‌ (تهران‌: انتشارات‌ علمی‌ و فرهنگی‌، 1367)، مقاله‌ی‌ پتر چلکوفسکی‌، ص‌9

7 عبدالله‌ مستوفی‌، شرح‌ زندگانی‌ من‌: تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ عهد قاجار از آغاز محمدخان‌ تا آخر ناصرالدین‌ شاه‌ (تهران‌: زوار، بی‌تا)، چ‌2، ص‌297

8 سرگذشت‌ موسیقی‌ ایران‌ ، ج‌ 1، صص‌ 345ـ344

9 شناسایی‌ موسیقی‌ ایران‌ ، صص‌ 30ـ29

10 ابوالمفاخر یحیی‌ باخرزی‌، اوراد الاحباب‌ و فصوص‌ الآداب‌ ، به‌ کوشش‌ ایرج‌ افشار (تهران‌: انتشارات‌ فرهنگ‌ ایران‌زمین‌، 1358)، ص‌183

11 هنری‌ جورج‌ فارمر، تاریخ‌ موسیقی‌ خاورزمین‌ ، ترجمه‌ی‌ بهزاد باشی‌ (تهران‌: انتشارات‌ آگاه‌، 1366)، ص‌153

12 عبدالقادر بن‌ غیبی‌ حافظ‌ مراغی‌، مقاصد الاالحان‌ ، به‌ اهتمام‌ تقی‌ بینش‌ (تهران‌: بنگاه‌ ترجمه‌ و نشر کتاب‌، چ‌2: 1356)، صص‌ 141ـ140

13 عبدالقادر بن‌ غیبی‌ حافظ‌ مراغی‌، شرح‌ ادوار (با متن‌ ادوار و زوائد الفوائد)، به‌ اهتمام‌ تقی‌ بینش‌ (تهران‌: مرکز نشر دانشگاهی‌، 1370)، ص‌430

14 هانری‌ کُربن‌، تاریخ‌ فلسفه‌ی‌ اسلامی‌ ، ترجمه‌ی‌ اسدالله‌ مبشری‌، (تهران‌: امیرکبیر، 1358)، ص‌215

15 محمدبن‌ ابراهیم‌، صدرالمتألهین‌ (ملاصدرا)، الشواهد الربوبیه‌ ، به‌ اهتمام‌ جواد مصلح‌ (تهران‌: سروش‌، 1366)، ص‌15؛ همچنین‌ رک‌: ابونصر محمد فارابی‌، احصاءالعلوم‌ ، ترجمه‌ی‌ حسین‌ خدیوجم‌ (تهران‌: شرکت‌ انتشارات‌ علمی‌ و فرهنگی‌،1362)، ج‌2، ص‌29

    موسیقی در فرهنگ ایرانی،اسلامی

  اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌. به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند! گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند

این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌. اما چون‌ بحث‌ آن‌ به‌ فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ نیاز دارد، بناچار از آن‌ در می‌گذریم‌ و تنها موضوع‌ این‌ مقاله‌ را مورد بحث‌ قرار می‌دهیم‌. اما اجمالاً همین‌قدر می‌توان‌ گفت‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ در همه‌ی‌ موارد، به‌ پلورالیسم‌ اعتقاد داشت‌ و در هر زمینه‌ای‌ از معارف‌ و مواریث‌ بشری‌، قائل‌ به‌ چندگانگی‌ بود و به‌ سلیقه‌ها و عقاید مختلف‌ احترام‌ گذاشت‌، اما فقط‌ و فقط‌ در زمینه‌ی‌ تمدن‌، همه‌ی‌ تمدن‌های‌ بشری‌ را مردود شمرد و برخلاف‌ جان‌سپاری‌ نسبت‌ به‌ پلورالیسم‌، دراین‌ خصوص‌، استثنائاً تمدن‌ غربی‌ را انحصاراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌؟! همچنان‌ که‌ پژوهش‌های‌ مردم‌شناسان‌ و جامعه‌شناسان‌ تأیید می‌کند، هر ملتی‌ دارای‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ تنها به‌ آن‌ ملت‌ تعلق‌ دارد و از طرفی‌ تعداد ملت‌ها هم‌ بسیار زیاد است‌. بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد

به ‌هرروی‌، تمدن‌ اسلامی‌ اهمیت‌ زیادی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ است‌. از این‌ نظر می‌توان‌ برخورد اسلام‌ با موسیقی‌ را همانند برخورد سایر تمدن‌ها ارزیابی‌ کرد. اما در این‌ میان‌ یک‌ تفاوت‌ عمده‌ وجود دارد که‌ بی‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و تردیدی‌ برتری‌ فرهنگی‌ اسلام‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند: سایر تمدن‌ها فقط‌ در این‌ مورد که‌ باید به‌ موسیقی‌ بها داد و از موسیقی‌ خوب‌ و اندیشمندانه‌ دفاع‌ کرد سخن‌ گفته‌اند، در حالی‌ که‌ اسلام‌ علاوه‌ بر اهمیت‌قائل‌شدن‌ برای‌ این‌ هنر، درعین‌حال‌ همگان‌ را به‌ استقبال‌ از موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند دعوت‌ می‌کند و از مسلمانان‌ می‌خواهد که‌ هرگز به‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ و مبتذل‌ گوش‌ فراندهند. بنابراین‌، اسلام‌ اساساً شنیدن‌ موسیقی‌ مبتذل‌ را حرام‌ دانسته‌ است‌ تا هیچ‌ مسلمانی‌ دیگر نتواند حتی‌ تفننی‌ به‌ این‌ نوع‌ موسیقی‌ که‌ اسلام‌ آن‌ را با صفت‌ لهوولعب‌ شناسایی‌ کرده‌ است‌، گوش‌ فرادهد. این‌ منع‌ اجباری‌ اختصاصاً به‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعلق‌ دارد و ثابت‌ می‌کند که‌ یک‌ مسلمان‌ جز این‌که‌ به‌ سوی‌ تکامل‌ گام‌ بردارد، هیچ‌ راه‌ دیگری‌ ندارد. درحالی‌ که‌ فرهنگ‌های‌ دیگر با این‌که‌ ممکن‌ است‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ را نپسندند، ولی‌ هیچ‌گونه‌ اجباری‌ برای‌ دوری‌جستن‌ از آن‌ در نظر نگرفته‌اند. پیروان‌ این‌ فرهنگ‌ها مختارند که‌ خوب‌ یا بد باشند، اما اسلام‌، مسلمانان‌ را فقط‌ برای‌ به‌تکامل‌رسیدن‌ و عالی‌بودن‌ آزاد می‌گذارد! راه‌ بدبودن‌، در هر زمینه‌ای‌ از جمله‌ موسیقی‌، در فرهنگ‌ اسلامی‌ مسدود است‌

اکنون‌ اگر بخواهیم‌ جایگاه‌ حقیقی‌ موسیقی‌ را در جهان‌ اسلام‌ مشخص‌ کرده‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌، ضرورتاً باید همه‌ی‌ زیرمجموعه‌های‌ شناخته‌شده‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ را مبنا قرار دهیم‌ و در خصوص‌ شاکله‌های‌ آن‌ پژوهش‌ کنیم‌. اولین‌ تقسیم‌بندی‌ حقیقی‌ که‌ سایر جزئیات‌ و ممیزه‌ها را تحت‌الشعاع‌ قرار می‌دهد، تقسیم‌بندی‌ دوگانه‌ی‌ شریعت‌ و طریقت‌ است‌. گفتن‌ ندارد که‌ شریعت‌ و طریقت‌ از هم‌ جدا نیستند و تنها به‌ طور پیوسته‌ و به‌ صورت‌ مجموع‌ به‌ ظهور و بروز می‌رسند. اما روشن‌ است‌ که‌ هر یک‌ صاحب‌ ویژگی‌هایی‌ است‌ که‌ جدا از دیگری‌، به‌ رسمیت‌ شناخته‌ می‌شود

آن‌چه‌ عموماً در باور جامعه‌ی‌ اسلامی‌ حاکمیت‌ دارد، این‌ است‌ که‌ طریقت‌ اسلامی‌ بسیار آشکار به‌ موسیقی‌ اهمیت‌ می‌دهد و به‌ عنوان‌ رکن‌ مهمی‌ از رئوس‌ طریقت‌، روی‌ آن‌ حساب‌ می‌کند. در این‌ باور عمومی‌، چنین‌ تلقی‌ می‌شود که‌ شریعت‌ اسلامی‌ چندان‌ اهمیتی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ نیست‌ و حتی‌ به‌قوت‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند. این‌ پندار شاید از آن‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ افتاء در خصوص‌ منع‌ موسیقی‌ میان‌ همه‌ی‌ بزرگان‌ اهل‌ شریعت‌ و اهل‌ فتوا عمومیت‌ دارد. درحالی‌ که‌ ظاهراً اهل‌ طریقت‌ و بزرگان‌ عرفانی‌ هیچ‌ سخن‌ مشهور و آشکاری‌ در رد موسیقی‌ ندارند و حتی‌ به‌نوعی‌ در تأیید و اشاعه‌ی‌ آن‌ نیز کوشیده‌اند. این‌ پندار البته‌ کاملاً مصداق‌ دارد. امّا بخش‌ واقع‌بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ می‌دانند که‌ عکس‌ آن‌ نیز مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌؛ یعنی‌ اهل‌ شریعت‌ بر اهمیت‌ و ارزش‌ موسیقی‌ صحّه‌ گذاشته‌ و اهل‌ طریقت‌ آرا و اقوال‌ آشکاری‌ را در ردّ و ذمّ آن‌ بر زبان‌ آورده‌اند

اگر جایگاه‌ موسیقی‌ در طریقت‌ و شریعت‌ مشخص‌ شود، روشن‌ است‌ که‌ به‌ طریق‌ اولی‌ جایگاه‌ آن‌ در کل‌ جهان‌ اسلام‌ شناخته‌ خواهد شد، زیرا فرهنگ‌ اسلامی‌ چیزی‌ جز مجموعه‌ی‌ طریقت‌ و شریعت‌ اسلامی‌ نیست‌

به‌ دلیل‌ اشتهار بیش‌تر ــ که‌ فقط‌ به‌ ظواهر مربوط‌ می‌شود و در اصل‌ هیچ‌ تفاوتی‌ نیست‌ ــ به‌ طریقت‌ اسلامی‌ در این‌ زمینه‌ تقدم‌ داده‌ می‌شود؛ هرچند آراء بزرگان‌ طریقت‌ در ذم‌ و نکوهش‌ موسیقی‌ نیز به‌موقع‌ و در زمان‌ مقتضی‌ مورد اشاره‌ قرار خواهد گرفت‌

یکی‌ از کاربردهای‌ موسیقی‌ در طریقت‌ به‌ مراسمی‌ اختصاص‌ دارد که‌ سماع‌ نامیده‌ می‌شود. در باب‌ سماع‌ و شرایط‌ و آداب‌ و رسوم‌ آن‌ مطالب‌ بسیاری‌ به‌ تفصیل‌ و اشباع‌ در متون‌ کهن‌ عرفانی‌ آمده‌ است‌، چندان‌ که‌ می‌توان‌ مجموعه‌ی‌ فصول‌ مربوط‌ به‌ سماع‌ در این‌ متون‌ را یک‌جا گردآوری‌ و در کتاب‌ مستقلی‌ منتشر کرد (مانند کتاب‌ سماع‌ در تصوف‌ تألیف‌ دکتر اسماعیل‌ حاکمی‌، چاپ‌ مؤسسه‌ی‌ انتشارات‌ و چاپ‌ دانشگاه‌ تهران‌، 1359)

مسلم‌ است‌ که‌ مقصود عرفا از سماع‌ همان‌ مبحث‌ موسیقی‌ است‌ که‌ در زبان‌ عربی‌ از آن‌ با عنوان‌ «غنا» یاد می‌شود و در فارسی‌ به‌ آن‌ موسیقی‌ می‌گویند. بنابراین‌، هرگونه‌ کارکرد و سودمندی‌ ویژه‌ای‌ که‌ از مبحث‌ سماع‌ نصیب‌ اهل‌ طریقت‌ شود، درواقع‌، عملکردی‌ است‌ که‌ موسیقی‌ را در بر می‌گیرد

همه‌ می‌دانند که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ تکامل‌ شروطی‌ لازم‌ است‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ آن‌ها باید تلاش‌ کرد، سلوکی‌ را پیمود و زحمتی‌ را متحمل‌ شد. یک‌ رباعی‌ از شیخ‌ فریدالدین‌ عطار نیشابوری‌ که‌ شرح‌حال‌ بسیاری‌ از عرفا را در کتاب‌ تذکره‌ الاولیا آورده‌ و سایر وارده‌های‌ غیبی‌ و عرفانی‌ را نیز در کتاب‌های‌ دیگر خویش‌ لحاظ‌ کرده‌ است‌، مؤدی‌ حقایق‌ بسیاری‌ در این‌ زمینه‌ است‌

گر مرد رهی‌، میان‌ خون‌ باید رفت‌      ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌

تو پای‌ به‌ راه‌ در نه‌ و هیچ‌ مپرس‌       خود، راه‌ بگویدت‌ که‌ چون‌ باید رفت‌

چرا عطار می‌گوید «میان‌ خون‌ باید رفت‌»؟ چرا تأکید می‌کند که‌ «ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌»؟ و چرا این‌ شرط‌ را می‌گذارد که‌ اگر «مرد رهی‌» می‌توانی‌ این‌ راه‌ را بپیمایی‌؟ پاسخ‌ روشن‌ است‌: او می‌خواهد نشان‌ دهد که‌ هر کسی‌ توانایی‌ پیمودن‌ این‌ راه‌ توان‌فرسا را ندارد و فقط‌ کسانی‌ که‌ اهل‌ مجاهده‌ باشند از این‌ توانایی‌ برخوردارند. پس‌ چون‌ این‌ راه‌ بسی‌ طاقت‌فرسا و به‌ دور از دسترسی‌ «اهل‌ کام‌ و ناز» است‌، باید وسایلی‌ برای‌ کمک‌ به‌ ره‌پو فراهم‌ آورد تا بتواند این‌ سختی‌ را تحمل‌ کند، چرا که‌ به‌ فرموده‌ی‌ حضرت‌ لسان‌الغیب‌

اهل‌ کام ‌و ناز را درکوی‌ رندی‌ راه‌ نیست/ رهروی‌ باید، جهان‌سوزی‌، نه‌خامی‌ بی‌غمی‌

و یا همچنین‌ به‌ فرموده‌ی‌ او

نازپرورد تنعم‌ نبرد راه‌ به‌ دوست‌               عاشقی‌ شیوه‌ی‌ زندان‌ بلاکش‌ باشد

یکی‌ از این‌ وسایلِ کمک‌کننده‌، موسیقی‌ است‌. زیرا موسیقی‌، برخلاف‌ شهرتی‌ که‌ به‌ عنوان‌ لهوولعب‌ دارد و از این‌ منظر در رده‌ی‌ آلات‌ فسق‌وفجور شناخته‌ می‌شود، می‌تواند شنونده‌اش‌ را در مسیر تکامل‌ عرفانی‌ مددکار باشد و او را به‌ استعلا برساند. شرح‌ این‌ روند، البته‌ به‌ بحثی‌ مستوفا و متوسع‌ نیاز دارد، اما آن‌چه‌ به‌ اختصار توان‌ گفت‌ این‌ است‌ که‌ موسیقی‌، مشروط‌ بر آن‌ که‌ مبتذل‌ نباشد، می‌تواند جانشینی‌ برای‌ «گفت‌وگوی‌ درونی‌» سالک‌ باشد و به‌ او تمرکز دهد. می‌دانیم‌ که‌ یکی‌ از آفات‌ تکامل‌ شخصی‌، روند مستمر و غیرقابل‌تخطی مناظره‌ی‌ درونی‌ است‌، زیرا موجب‌ می‌شود که‌ شخص‌ ــ زمانی‌ که‌ تنهاست‌ ــ با خود گفت‌وگو کند و آسمان‌وریسمان‌ را به‌ هم‌ ببافد. این‌ مناظره‌ موجب‌ آشفتگی‌ ذهن‌ می‌شود و سالک‌ را از دستیابی‌ به‌ تمرکز و مراقبه‌ که‌ اساس‌ هر نظام‌ معنوی‌ و عرفانی‌ است‌، باز می‌دارد. گوش‌فرادادن‌ به‌ موسیقی‌، موقتاً این‌ گفت‌وگوی‌ مداوم‌ را بر هم‌ می‌زند و آن‌ را مختل‌ می‌کند. در این‌ حالت‌، شنونده‌ ناگزیر بر روی‌ موسیقی‌ تمرکز می‌کند و تنها کاری‌ که‌ می‌کند گوش‌فرادادن‌ به‌ آن‌ است‌. شخص‌ می‌تواند بارها و بارها در مقام‌ شنونده‌، به‌ موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند گوش‌ فرادهد و قدرت‌ تمرکز خود را تقویت‌ کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله همدان تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله همدان تحت فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله همدان تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله همدان تحت فایل ورد (word)

مقدمه   
جغرافیای طبیعی   
سابقه تاریخی    
نگاهی کوتاه وگذرا به بافت قدیم شهر همدان  
جمعیت ، نژاد و پراکندگی  
محلات و کوی های قدیمی  
آثار وابنیه‌های تاریخی و نقاط دیدنی  
بقاع و اماکن مذهبی  
مدارس ومساجد  
آثار تاریخی  
بناهای دیدنی  
غارهای همدان  
صنایع دستی  
منابع وماخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله همدان تحت فایل ورد (word)

1- مختصری پیرامون آثار مذهبی ، تاریخی و دیدنیهای استان همدان ؛     دکترحسین ارشادی

2-   هگمتانه   ؛    سید محمدتقی مصطفوی

3-    فرهنگ ایران زمین  ؛  پور داود

جغرافیایی طبـیعی

 الف) موقعیت و مساحت : استان همدان با وسعتی  در حدود 20 هزار  کیلومتر مربع که درحدود 2/1% مساحت کل کشور را تشکیل میدهد ، در غرب ایران بین مدار 33 درجه و 59 دقیقه تا 25 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی و 47 درجه‌و34دقیقه تا 49درجه‌و36 دقیقه طول شرقی‌از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است .این استان از شمال به استان زنجان ، از جنوب به استان لرستان (بروجرد) و از شرق به استان اراک و از مغرب به استانهای باختران
و قسمتی از کردستان محدود میباشد

مهمترین کوههای استان عبارتند از

 - الـوند : رشته‌کوهی است تک در ابتدا و امتداد سلسله‌کوههای زاگرس که از کوههای میانی فلات ایران محسوب و مربوط به دوران سوم زمین شناسی است . درجنوب شهرستان همدان واقـع و از شمال غـربی به کوه خدابنده‌لـوی سنـندج و کـوه مهم چهـل چشمه کردستان واز جنوب شرقی به ارتفاعات راسوند اراک و کوه وفس متصل است .خط‌الراس‌آن‌حد طبیعی‌بین شهرستان همدان وتویسرکان می باشد وبلندترین قله آن موسوم به الـوند در 18 کیلومتری جنوب شهر واقع و ارتفاع آن 3574 متر می باشد
- کوههای کم ارنفاع چنگ الماس  در شمال دهستان مهربان که ارتفاع بلندترین قله آن 2525 متر میباشد
-  کوههای قره‌داغ با 2365 متر ارتفاع
- کوههای ارمنی در شمال بخش کبوترآهنگ

- کوه وفس در مشرق با ارتفاع  2540 متر

- سلسله‌کوههای‌خرقان‌ درشمال شرقی‌که خط‌الراس‌ طبیعی بین همدان‌ وقزوین‌ محسوب‌ میشوند

- گردنه مشهور آوج با ارتفاع 3013 متر و در مسیرسلسلهکوههای خرقان قرار گرفته‌است

 ج)رودخـانه‌ها 

    1- رودخانه قره‌چای     2- رودخانهسیمینه    3- رودخانهخاکو    4- روخانهدرهمرادبیگ
5- رودخانه عباس آباد 6-رودخانه فرجین    7- روخانه گردنهاسدآباد  8- روخانههمه‌کسی

رودخانه‌های دیگر همدان عبارتنداز : ابـوک ، ارزانفود و فرجین

سابقه تاریخی

هـرودت مورخ یونانی بنای شهر همدان را که به دیاکس ، نخستین شهریار ماد نسبت میدهد میـنویسد پس از آنکه این پادشـاه هگمـتانه را جهت پایتخت کشور خویش برگزیـد ، کاخـی عجیب ومستحکم بصورت هفت قلعه که هریک درون دیگری قرارگرفته بود ساخت وبه تقلید از رنگ‌آمیزی قصرهای بابلی ، کنگره های هریک ازدیوارهای قصر مزبور را برنگی در آورد  و کاخـی بس بلند مخصوص شاه و خزانه سلطنتی در آخرین قلعه درونی بر پا ساخت وسکنه شهر خارج از حصارها مسکن داشتند . محیط آخرین دیوار قلعه تقریباً به بزرگی
شهر آتن بود. این قصر دارای 300 تا 1000 اطاق و هر اطاق را 8 درب آهنین بوده‌است
(655 تا 708  ق‌ م ) اما آنچه‌که در کتیبه تگلات‌پالسراول شهریارآشوری که مربوط به قرن‌یازدهم پیش از میلاد میباشد در مورد همدان آمده ‌است«در این کتیبه نام همدان همدانا نوشته شده است » مشخص می سازد که گفتههرودت مبنی بر بنای شهر توشط دیوکس محقق نبود و احتمالاً این پادشاه با ایجاد هفت قلعه حیرت انگیز فوق بر آبادانی وتوسعه آن افزوده است . بهرحال از آنچه که سایرمورخین بیگانه در مورد همدان نگاشته‌اند می توان پی‌برد که این شهردر دوران زمامداری دیوکس بعنوان پایتخت دولت ماد اهمیت و رونق خاصی داشته‌است در این زمینه پلی بیوس مورخ دیگر یونانی (204 تا 132 ق.م) همدان باستانی رابدینگونه توصیف می نماید

در د امان کوه ارنتس  (به زبان یونانی مقصود کوه الوند است) شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم وعجیب حیرت آوری قرار گرفته ، قصر شاهی درون آخرین قلعه آن استوار
گردیده و مساحت زمین زیر کاخ شاهی در حدود 1300 متر است . وضع ساختمان و آرایشهای عجیب وتزئیناتی که در این کاخ بکار رفته‌است بنحوی است که توصیف آن مبالغه‌آمیز بنظر می رسد. چوبهایی که در آن بمصرف رسیده پوشیده‌ از زر و سیم است ، درها و ستونها و رواقها با هزاران گونه کنده‌کاریها ونقش ونگارها آراسته‌شده ویک تیر عاری از زیور و یک دیوار بی پیرایه در آن کاخ یافت نمی شود حتی کاشیهایی که
زینت بخش ازارها و دیوارهای درونی قصر است با پوششی از آب نقره سیم‌ اندود گشته همه چوبها از جنس سرو وکاج است

بهرحال پس از شکست دیوکس بوسیله سارگن پادشاه آشور  وتحقق وحدت مادها  که‌ برای اولین بار توسط او مطرح شده بود توسط یکی  دیگر از رؤسای ماد بنام فرورتیش یا فرااورتس شکل می‌گیرد و هم او ناحیه وسیعی از همدان را به اشغال خود در می آورد  ودر زمامداری آخرین پادشاه ماد موسوم به ایختوویکو یا آستیاک بدنبال درخواست مردم
اکباتان « بزبان یونانی آن را اکباتان میخواندند » ودر سال 550 ق . م  و پس از 3 سال جنگ سلسلهمادها بوسیله کوروش هخامنشی منقرض گردید

بعضی از مورخین اعتقاد دارند که شهر همدان در دوره بخت‌النصر ویران شده‌ است ودر زمان داریوش اول از نو آباد گردیده و کشف آثار متعدد از این دوره در همدان علاوه بر
تائید این نظریه مشخص می سازد که همدان پایتخت تابستانی هخامنشی بوده است

در دوران  قدرت نمائی اسکندر همدان بعنوان  ستاد  فرماندهی سلوکیان برضد پارتی ها مورد استفاده قرارمی گیرد وسالیان بعد پس از آنکه اشکانیان قدرت کافی یافتند وبر تمامی ایران تسلط پیدا کردند همدان را پس از تصرف  برای پایتخت تابستانی خود انتخاب می نمایند (250ق.م) وکشف آثار فراوان مربوط به دوره زمامداری ساسانیان در نقاط مختلف استان مؤید این نکته است که در این دوره نیز همدان مورد توجه قرار داشته است 

و بعد هنگام طلوع آفتاب درخشان اسلام مردم همدان از جمله اولین مردمی هستند که در جهت مقابله و پشت پا زدن به اختلافات طبقاتی شدید و ظلم و ستم دوران ستمشاهی خانواده ساسانی بفرمان رسول اکرم (ص)  بر تشرف بدین مبین اسلام پاسخ مثبت می دهند

و در سال 319 هجری  و در زمان تسلط دیلمیان  همدان مرکز کشمکشهای فراوان بین حسنویه و دیلمیان وکاکویه قرار می گیرد تا اینکه عاقبت همدان در تقسیمات به رکن‌الدوله می رسد وسپس شمس الدوله از طرف سیده‌خاتون زمامداری همدان را بدست می آورد وهم اوست که وزارت خود را به فیلسوف نامدار ایران «ابوعلی سینا » می سپارد

در حمله خانمانسوز مغول (617 ه .ق ) همدان نیز از این آسیب بزرگ و وحشتناک برکنار نمی‌ماند ودر زمان هلاکو خان بمدت شش ماه مقر فرماندهی او می شود وسالیان بعد یکی از اعقاب ایلخانیان بنام بایدوخان‌مغول (695 ه.ق) در این شهر تاج گذاری می‌کند وتوسط همین شخص است که جهت ترمیم ویرانیهای شهر کوششهایی مبذول می گردد . در زمان غازان‌خان نیز اقداماتی در آبادانی شهر از جمله ساختن خانقاهی انجام می گیرد

و پس از چنگیزیان در حملات یکی دیگراز خونخواران تاریخ یعنی تیمور وتاسیس حکومت قره‌قویونلوها بر ویرانه‌های ایران توسط اشخاصی چون امیر حسین بیک و بازماندگان او چون اغورلو از تیموریان همدان نیزاز این آشوب مصون نمی ماند . تا اینکه در دوران حکومت صفویان و به گاه حکومت شاه‌اسماعیل که ظاهراً به آبادی ایران علاقه‌مند است در این شهر اقداماتی چون ایجاد کارخانه چرم سازی صورت می پذیرد و قلمرو علی شکر نامی که دراین دوران به همدان اطلاق می شود بعنوان یکی از بیگلربیگی‌ها و یکی از املاک معتبر شیخ علیخان رئیس‌الوزرای شاه سلیمان اعتباری خاص می یابد پس از انقراض صفویه و بروز هرج ومرج و در سال 1138 هجری شهر همدان بدنبال پایداریهای مردانه مردم اما بعلت فقدان ادوات جنگی به‌تصرف احمد پاشا والی بغداد درمی آید ولی مجدداً در زمان شاه طهماسب دوم ترکان عثمانی بر این شهر تسلط می یابند وبعد در سال 1145 بموجب پیمانی که میان ایران وعثمانی امضاء می‌شود شهر همدان بطور قطع به ایران تعلق پیدا می کند . تا اینکه درزمان حکومت قاجاریان بعنوان ستاد فرماندهی محمدعلی میرزای دولتشاه در جنگ با علی پاشا والی بغداد مجدداً در گیر جنگ می شود و عاقبت در زمان تسلط پهلویان براین منطقه از کشور همان شد که بر سایر نقاط روا رفت . ویرانه‌های باقی مانده بر روی تپه تاریخی هگمتانه در مرکز و قلب شهر بعنوان لایه روئین تاریخ چندین هزارساله از ماد تا پهلوی و بعنوان تمدن پهلوی ویا دروازه‌های تمدن بزرگ به مثابه گواه زنده‌ایست که بر تارک شهر همچون سایهای نفرت انگیز خودنمائی می کند

نگاهی کوتاه وگذرا به بافت قدیم شهر همدان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

پایان نامه بررسی جاذبه های استان کهگیلویه و بویراحمد تحت فایل ور

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  پایان نامه بررسی جاذبه های استان کهگیلویه و بویراحمد تحت فایل ورد (word) دارای 97 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پایان نامه بررسی جاذبه های استان کهگیلویه و بویراحمد تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی جاذبه های استان کهگیلویه و بویراحمد تحت فایل ورد (word)

مقدمه  
پیش گفتار  
قابلیت های بکارگیری نقشمایه ها در آثار گرافیکی  
رنگهای گرم و سرد  
نقوش مورد استفاده در فرش  
- قالی بافی  
نگاهی به ایل قشقایی  
قشقاییها از کجا به فارس آمده اند ؟  
تاریخچه رنگرزی :  
1- مواد رنگرزی مصنوعی :  
2- مواد رنگرزی طبیعی :  
طرز تهیه سیاه چادرها  
دستبافهای مردم ایل قشقایی  
گلیم و جاجیم بافی  
جاجیم بافی  
بافته های رِند « چرخ » شیشه درمه  
نَمکدان یا توبره نمک :  
جوال :  
طناب بافی :  
چپق بافی :  
نقشه های گبه  
انواع نقشهای گلیم قشقایی  
1- خراسانی :  
2- تهرانی :  
3- دونابیگی :  
4- لنگج :  
5- آلما گل ( گل سیب) :  
6- شانه (داراق گلیم) :  
7- شوشتری :  
8- عربی :  
9- درناق (ناخن) :  
10- سورمه دان :  
11- قزل قیچی ( قیچی طلایی)  
12- آقاجری :  
13- دوقاناق( دوبال) :  
14- نمکدان :  
15- یاقلق ( دستمال ) :  
16- چهار ماهی :  
17- خاک انداز :  
نگاره های فرعی و حاشیه ای  
خصوصیات لباس قشقایی ها  
لباس زنان ایل قشقایی  
چارقد :  
دستمال سر :  
کلاهچه  
آرخالق زنانه :  
زیر جامه یا دامن  
پاپوش زنان ایل  
لباس مردان ایل  
کلاه دو گوشی :  
آرخالق مردانه  
شال  
پیراهن مردانه  
شلوار مردانه  
پاپوش مردانه  
پاپیچ  
چقه و زنهاره  
تزئینات مخصوص لباس زنان :  
گردن بند مهلو  
گردن بند میخک  
عنبر دان  
قاب قرآن  
گردن بندهای مهره ای  
النگو و دستبند  
گیسو بند  
بازو بند  
آفتاب گردان  
پولک دوزی  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه بررسی جاذبه های استان کهگیلویه و بویراحمد تحت فایل ورد (word)

عناصر رنگ ، نویسنده یوهان اتین ، مترجم : بهروز ژاله دوست

کاربرد رنگ و تکنیکهای نقاشی ، تألیف بادو . و . جکستیمر ، ترجمه : عربعلی شروه

آشنایی با طراحی قالی ایران ، مؤلف : مریم عبدالهی

سیه چادرها نوشته منوچهر کیانی

کوچ با عشق شقایق ، نویسنده عباس منوچهری

هنرهای سنتی ایل قشقایی ، نویسنده : فرامرز طرابی

آموزش جامع طراحی فرش ، مؤلف : محمد مبارکی

مقدمه

حکایت …  کوچ با عشق شقایق

« ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم »

شقایق ، گل دلسوخته دشت و کوهستان همخوانیهای عجیبی با قشقایی دارد

در کوچ شقایق چاووش خونین دل ، زیارت ضریح سبز صحرا و گنبد آبی آسمانهاست

رنگ چهره قشقایی چون شقایقی آفتاب سوخته است

رنگ پیراهنان « سودابه و تهمینه ها » ی کوهستان رنگ شقایق است

باغ گبه ها و گلیمهای قشقایی پر از شقایق است

انس اسب و دام قشقایی با شقایق است . زخم جانش شقایق است

شقایق قلب قشقائی است

پیش گفتار

کار نوعی حرکت است ، به منظور تولید اقتصادی یا گذران اوقات فراغت ، ولی در اصل نوعی توسعه و گسترش فرهنگ و علوم مختلف است که موجب تکامل جامعه و رفع نیازهای آن می شود

کارِدستی با صنعت ماشینی تفاوت زیادی دارد . کسی که قالیچه ای می بافد ، با تمام وجود به آن معنا می دهد . زیرا قالیچه اش دارای صفا و لطف و محبت است . نقشهایش گویاست و با آدمی حرف می زند . کار او یک هنر است . هنری که در آن همه چیز انتخاب شده و دارای دنیایی از معناست . هر گره اش را انگشتانی بسته که قصد مزد ، پول ، نان ، گذران زندگی ، تجمل خواهی نداشته است

در گذشته ، صنایع فقط به صورت هنرهای سنتی آنهم به منظور تولید و تأمین نیازهای مادی و معنوی جامعه صورت می گرفت . امروز هم در جوامع غیر صنعتی از جمله ایلات و عشایر ، بخش بزرگی از فعالیتهای رایج به منظور تأمین قسمتی از نیاز مادی خانواده هاست و و بخشی هم جزء اشتغالات روزمره آنهاست

اشتغال مردم ایل ، کاری ذوقی و فکری است که هم فعالیت تولیدی بوده و هم بازده اقتصادی دارد و نیز دارای مایه فرهنگی و هنری است و می بینیم که امروز پس از نفت ، بزرگترین رقم صادرات کشور ، فرش و بخصوص فرش قشقایی است . زیرا که فکر ، ذوق ، تاریخ ، ارزش و اعتقادات آنان به گونه ای در این کار هنری منعکس است

صنایع دستی ایل ما ، تبلور یادبودهای قوم ماست . معادل قصه هایمان ، مَثَل هایمان ، رقص های ملی و مذهبی مان که بازمانده آیین ها و حوادث از یاد رفته ماست

صنایه دستی ، برای مردم ایل از آن جهت ارزشمند و گرامی است که احیای آن گامی است در بجای آوردنِ سنت های اصیل ایرانی . زیرا خلاقیت طرحها ، نقش ها و عملکردها ، نشان دید عمیق مردم به زیبایی و تزیین است . کارِ دستی مردم ایل ، در عین حال که اهمیت اقتصادی دارد از این راه می توان ، مروج خصوصیات اخلاقی و تفکرات هنرمندان فروتن و وفادار به سنت های ایل هم شد

امروز وقتی تداوم و قدمت اشکال و نقوش پرندگان و جانوران را بر فرش قشقایی می بینیم ، متوجه می شویم که هنر و هنرمندی چیزی نیست که بتوان همچون متاعی از دست کسی بگیرند ، اینها یادگار کهنسالی است که دست به دست و سینه به سینه گشته و ارمغانی از اندیشه های دور و دراز آنان است

طبیعی است زیرا ریشه در تاریخ ملت ما دارد و مسأله ای نیست که بتوان آن را انکار کرد . ابعاد هنری صنایع دستی به ویژه در ایل قشقایی ، بیگانه از جامعه نیست و جنبه خارجی ندارد . اگر به کار یک زن گلیم باف در عشایر قشقایی دقت کنید ، می بینید که کار این هنرمند ، انعکاسی از ارزشهای هنری محیطشان است . یعنی تمام شکل ها و نقوشی که به کار می برد ناشی از محیط خودِ هنرمند است و چیزی از خارج دریافت نکرده است . ذهن یک زن قالیباف قشقایی ، درست شبیه آینه است که نقش خطوط را از بیرون می گیرد و روی اثر هنری خود منعکس می سازد

خوشبختانه درصد زیادی از درآمد ارزی ما با تولیدات صنایع دستی است که عمدتاً در ایلات ، رشد و توسعه بیشتری داشته و دارد و بدلیل ویژگیهای اقتصادی ، علمی و هنری به آن توجه زیاد می شود . در این میان ، با توجه به اهمیت این موضوع هنری تصمیم گرفتم در مورد صنایع دستی و هنرهای سنتی مردم ایل قشقایی که باید هنرمندانِ بنامِ این آب و خاک هستند ، تحقیقی را تهیه نمایم

این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد که فرهنگ این قبیله همیشه سیار ، در کشور استثنایی است و گنجینه بزرگ هنری ایران ، در فارس و در میان مردم این قوم است

قشقایی ها کلیه مایحتاج زندگی خود را از پوشاک و غذا و فرش و مسکن گرفته تا ظروف مورد لزوم و ساده زندگی را از مواد اولیه ای که در محل ، تهیه می کنند ،  می سازند و مهم تر اینکه ساخته های آنان در نوع خود بی نظیر است

زباترین لباسها ، مطلوب ترین غذاها ، سبک ترین و مناسبترین نوع مسکن ، پردوام ترین ظروف و گرانبهاترین فرشها ، با دست توانای این مسافران خسته از راه ساخته می شود . یک خانواده ایلی از نظر اقتصادی جز در موارد استثنایی ، نیازی به جامعه شهری نداشته و خود را تقریباً بی نیاز از خارج می داند . اگر مردم کشور ما امروز در راه خود کفایی قدم برداشته اند ، قشقایی ها قرنهاست که هنرمندانه در کار تولید پیش رفته و در این راستا موفق هم بوده اند

سیاه چادری از موی بُز که با دست زمخت زن ایلی بر پایه های چوبینی استوار است و با آلاچیقی زیبا که با ابتکار مردان چادرنشین تزیین یافته ، مسکن یک خانواده است

درون این خیمه کوچک را دستبافت ها مفروش ساخته که شاید بالاترین ارزش را داشته باشد اما بابت بهای آن ، چیزی پرداخت ننموده اند . لوازم زندگی ، از رختخواب و خورجین و توبره و نمکدان گرفته تا کیسه های پشمین مخصوص آذوقه همه و همه نمونه هایی از هنر این مردم است

لباس و تزیینات آن ، ساخته و پرداخته ذوق و فکر خودشان بوده بابت مواد معطره و لوازم آرایش ، وجهی نمی پردازند و به طور کامل ، از طبیعت و زیبایی های آن بهره  می گیرند

ظروف مورد نیازشان را از پوست حیواناتی که خود پرورش می دهند ، می سازند و غذای روزانه را از تولیدات و فراورده های دامی یا از محیط طبیعی خویش بدست می اورند .اگر چه مادر و منشأ  صنایع ماشینی و مدرن امروز ، در واقع همان صنایع دستی بوده و نمی توان منکر این مسئله شد اما عده ای تصور می کردند که صنایع دستی و ارزشهای ویژه آن ، به زمانی خاص تعلق داشته و لذا در حال حاضر ، دوران تاریخی آن سپری شده . از این رو بی اعتنایی به صنایع دستی تا جایی پیش رفته بود که هر نوع گرایش به حفظ آن را نوعی قهقهرا به حساب می آوردند . اما اکنون نه تنها کشورهایی که تولیدات دستی آنها کالای صادراتی بوده بلکه کشورهای صنعتی و پیشرفته نظیر آلمان هم به صنایع دستی ، به گونه تبلور روح فرهنگ و سنت های تاریخی یک ملت می نگرند

هنوز هم بسیاری از تولیدات ماشینی نتوانسته از لحاظ زیبایی و استحکام ، جامشین مناسبی برای ساخته های دستی شوند و این واقعیت را در فرش ایران و بویژه دستبافت های قشقایی به وضوح می توان مشاهده کرد . صنعت فرش بافی که در ایل قشقایی بنحو جالب و با طرحها و نقش های مختلف ارائه می شود ، تبلوری از هنرهای مردم زحمت کشی است که سالهاست ، شهرت جهانی کسب کرده اند . نشان افتخاری که تاریخ . بابت هنرمندی به زنان و مردان ایل عطا نموده ثمره تلاش صدها سال تجربه آنان است

امید است اساتید عالیقدر دانشگاهها ، جامعه شناسان ، مردم شناسان و دانشجویان رشته های هنر ، به تحقیق و پژوهش بیشتر در زندگی این مردم بپردازند . در این پژوهش کوتاه که حرف از هنر است ، هنرمند باید ؛ که از زاویه خاص سخن گوید

حقیر چوبین پای نه با هنر ، بلکه با عشق و ایمان حرف می زنم . در سایه سیه چرده ها دنیایی از هنر را دیده ام و با دوربین کهنه و قدیمی خود در ساحل این دریای بیکران فقط به تماشا نشسته ام . از پردیس همیشه جاویدی که نقش پردازان گمنام ایلمان بوجود آورده اند شاخه ای چیده ام

شایسته نبود به این مهم دست بزنم اما از عاشقان هنر نباید جز این انتظار داشت

ردپای ایل پویای قشقایی ، فرهنگی پایا است . فرهنگی به درازای تاریخ بشریت . فرهنگی با زیر بنای قوی و ابدی قومی که مفهوم خودکفایی را به جهان صادر کرده

ایلی که از لباس و غذا و مسکن گرفته تا مایحتاج زندگی را در سایه اندیشه و تدبیر دلاور مردان و هنرمند زنانی بدست آورده که مایه مباهات فرزندان خلف است . پس

درود بر آنها که هنر آفریدند و هنرمند زیستند و سرافراز رفتند

درود بر مادران فداکار قشقایی که هنرمندان جاوید ایل را در دامان خود پروراندند و فرهنگی را گسترش دادند که امروز مایه مباهات ما هستند

ودرود و تشکر از عزیزانی که مرا در این راه یاری دادند و در رسم طرحها ، گرفتن عکسها و طراحی نقشها فراهم آوردن دستبافتها همراهم بودند

قابلیت های بکارگیری نقشمایه ها در آثار گرافیکی

- رنگ وسیله بیان بافنده فرش است البته رنگ بعنوان سطح . بنابراین بافنده فرش با طراح که با خط کار می کند و رنگ در کار او ناچیز است تفاوت دارد

- در فرشهای سنتی رنگهای گرم بیشتر از رنگهای سرد دیده می شود . اثرات روانشناختی رنگ به یک طریق عمل می کنند بنظر می رسد که رنگهای گرم به سمت بیننده می آیند ولی رنگهای سرد از او دور می شوند و فضا را وسیع تر نشان می دهند . قرمز از میزان فضا می کاهد و اثری از فشار دارد ، نارنجی  حالتی هیجان آمیز و تجاوزگر دارد و زرد آرامتر و شادتر است و سبز از این نقطه نظر خنثی ترین است و اما هیچ یک از این اثرها قابل توجه نیستند مگر در سطوحی بزرگ از فرش . البته رنگهای استفاده شده در فرش ترکیبی از رنگهای خالص و ناخالص هستند رنگهای خالص هر یک تنها از یا دو رنگ اصلی تشکیل شده اند . رنگهای خالص نقطه مقابل رنگهای ناخالص هستند در رنگهای ناخالص مقداری از هر سه رنگ اصلی حضور دارد

- در فرشهای سنتی فقط کسانی که عاشق هز سنتی و فرش و رنگ هستند میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند . فرش مواهب خود را به همه تقدیم میکند ولی در رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقمندان واقعی آشکار می سازد . وقتیکه قرار است درجه روشنی یا تیرگی رنگ فرش مشخص شود بحث از کمیت درخشندگی می کنیم . این همان چیزی است ما اغلب از آن بعنوان درجه بندی زمینه فرش یاد کرد . درخشندگی به دو روش میتوان تغییر یابد . اول اختلاط یک رنگ است با رنگ سفید ، سیاه یا خاکستری و طریق دوم ترکیب رنگ مزبور با رنگی با درخشندگی متفاوت

از بررسی رنگهای بکار برده شده در فرش درگرافیک به این نتیجه             می رسیم که مواد رنگی از نظر فیزیکی و شیمیایی قابل تشریح و رنگدانه هایی قابل تجزیه می باشد این مواد در فرش به وسیله حس بینایی و درک و دریافت مغزی معنی و مفهوم انسانی و بشری می گیرد . چشم و مغز از طریق مقایسه و سنجش موفق به تشخیص می شوند . تفاوت رنگهای ملون ( رنگی) در مقایسه با رنگی سیاه و سفید یا خاکستری و یا یک یا چند رنگ ملون ( رنگی) دیگر مشخص می شود . همانطور که گفتیم رنگهای استفاده شده در فرش رنگهای گرم می باشد شاید بنظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ ، حرارت رنگ را می توان تشخیص داد . به هر حال ، تجربه نشان داده که بین دو آتلیه که یکی با رنگ آبی – سبز و دیگری با قرمز – نارنجی رنگ شده باشد 5 تا 7 درجه اختلاف حرارت یا برودت از طریق ذهنی احساس می شود . به عبارت دیگر کسانیکه در آتلیه سبز هستند در 15 درجه سانتی گراد احساس سرما می کردند ؛ اما در اتاقی که با رنگ نارنجی رنگ شده بود تا 13-11 درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند . حقیقت این است که رنگ آبی – سبز جریان خون راو کند و رنگ قرمز – نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد . در اینجا در مورد معنی دار بودن و قدرت گویایی رنگ ، کوشش خواهیم کرد تا توانائیهای مفهومی و بیانی رنگها راو تشریح کنیم . در هر حال در فرش علاوه بر رنگ شکلها نیز دارای خصوصیت گویایی و معنی دار بودن و نظام زیبایی شماختی خود     می باشند . در یک فرش شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند ، یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تأیید و اثبات نمایند . سه شکل اصلی – مربع ، مثلث و دایره که در فرش چه بصورت ترکیبی که منجر به یک تصویر مفهوم دار شده و چه به شکل جداگانه بسیار بکار رفته نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز ، زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخصی هستند . مربع که براساس آن تقاطع قائم دو خط افقی و عمودی است ، نمایانگر ماده ، وزن و حدود مشخص است . زمانیکه در یک فرش یک مربع با اضلاع صاف و مستقیم و زوایای قائمه اش ترسیم شود ، حس کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء می کند کلیه شکل هایی که دارای خطوط افقی و عمودی هستند مثل صلیب ، مربع و مستطیل و یا نظایر آن از لحاظ گرافیکی قابلیت تشبیه به مربع را دارند . بکاربردن مربع با رنگ قرمز در فرش یعنی رنگ ماده – منطبق است و وزن و حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد . در اکثر فرشهای دستباف استفاده از مثلثهای در کنار هم چیده شده بعنوان حاشیه به چشم می خورد از لحاظ گرافیکی شکل مثلث حاصل تقاطع سه خط مورب است و زوایای حاد و تند آن تأثیر ستیزه جویی ، پرخاش و تهاجم را ایجاد می کند . مثلث شبیه کلیه شکلهایی است که دارای خاصیت مورب می باشند . مثل لوزی ، ذوزنقه زیگ زاک و نظایر آن . مثلث که سمبل تفکر است و حالت و خصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد . از جمله اشکالی که کمتر در فرشهای سنتی به چشم می خورد شکل دایره می باشد . دایره مکان هندسی نقاطی است که حول نقطه ای در یک سطح با فاصله ثابت حرکت می کند برعکس مربع که احساس تند و تیزی و حرکتی را ایجاد می کند دایره احساسات را معتدل و ملایم و معتدل می کند و حس آرامش و آهسته را القاء میکند . دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است

چند نکته مهم

رنگ کردن گلها را اصطلاحاً پخش رنگ می گویند

1- هیچوقت برای رنگ کردن گلها و غیره از رنگ زمینه که به همدیگر بچسبند استفاده نمی کنیم

2- ابتدا رنگ زمینه های فرش را مشخص نموده و بعد گلها و قسمتهای بزرگ نقشه را رنگ آمیزی کرده و در آخر اجزای کوچک نقشه را رنگ       می زنیم

3- معمولاً برای زمینه فرشهای ایرانی از رنگهای کرمی – سرمه ای – مسی – لاکی – حتی آسمانی و سفید استفاده می کنند که اجرای نقشه در این رنگها خوب جلوه می نماید

رنگهای گرم و سرد

دو نوع تقسیم بندی در دایره رنگها صورت می گیرد

الف) رنگهای سرد                ب) رنگهای گرم

بطور کلی ، رنگهای سبز متمایل به سبز با آبی متمایل به سبز ، آبی ، آبی متمایل به بنفش و بنفش رنگهای سرد هستند و بقیه رنگهای دایره رنگ گرم به حساب می آیند . در این تقسیم تقسیم بندی کلی نیست و در جایی این رنگها در کنار هم از سردی به گرمی و از گرمی به سردی تغییر می کند

رنگهای سرد

سبز – نخودی – آبی – آبی آسمانی – بنفش – صورتی

رنگهای گرم

خرمایی – قهوه ایی – شویدی – قرمز – مشکی – زرد – روناسی

4- برای بافت فرش در مناطق مختلف کشور از رنگهای متغیری استفاده می گردد

الف ) مثلاً در اصفهان بطور متوسط 30 رنگ

ب) در فرش نائین بطور متوسط 16 رنگ

پ) در فرش تبریز بطور متوسط 50 رنگ و حتی در فرشهای تابلوئی بیش از 800 طیف رنگی استفاده می گردد

نقوش مورد استفاده در فرش

ادغام                                        [edgam]

در طراحی فرش چنانچه خطوط و نقوش پس از گردش مجدد به محل اصلی خویش ادامه یابد و برگشت نماید عمل ادغام انجام گرفته زیرا در حقیقت دو منطقه بافت فرش را در هم ادغام کرده و بهم ارتباط داده است

 اسلیم                                       [eslim]

جوانه هایی را گویند که روی ساقه و شاخه ها برای تزئین فرش بوجود   می آید

الیجه                                        [elije]

قسمتی از نقشه قالی که برروی کارگاه و جلو بافنده قرار می گیرد ، این اصطلاح در نواحی خراسان متداول است

اورنگ : نقشه فرش

تسخیر                                       [tasxiv]

یا مداخل نفوذ نقش قسمتی از قالی در قسمت دیگر آن است به طور مثال : چنانچه نقش متن با شکافتن حواشی داخلی فرش به داخل حاشیه ها نفوذ کند یا بالعکس اگر نقش حاشیه پهن در بخشی از سطح این دستباف به داخل متن راه یابد این حالات را تسخیر نامند

 تشعیر                                        [tasir]

خطوط باریک و موی مانندی در فرش که برای تزئین متن یا حاشیه بافته می گردد به نوارهای کتیبه مانند که در آن اشعار و آیات قرآنی و احادیث و گفته های بزرگان نیز بافته می شود

جام برگ                                 [Jambarg]

اصطلاحی است در نقش فرش و آن  نقشمایه ای است به شکل جام که از برگ های مختلف و ریز گیاهان به وجود آمده است

خانه شمار                                [xane somar]

نام دیگر رجشمار را گویند

دستون                          [dastun]

نام دیگر نقش قالی را گویند

 رج                                           [raj]

یا رگ یک ردیف بافت فرش را گویند که یک عرض کامل فرش را پرنماید و شامل شود

 رجشمار                                   [rajsomar]

یا تراکم گره تعداد گره زده شده در واحد انتخابی طول یا سطح فرش است  به عبارت دیگر مجموع تعداد دانه های موجود در یک گره( 5/6 سانتی متر) طول یا سطح یک دسی متر مربع را رجشمار فرش نامند

    ریزه گل                               [rizegol]

همان خرده نقش یا بن نگار می باشد که اصطلاح نواحی کرمانشاه است

  سرگل                                    [sargol]

طرح و نقش قالی را گویند

عربسک                       [Arabesgue]

نام غیر واقعی است که هنرشناسان غرب به نقش مایه های گردان و چرخشی (اسلیمی) که خود دارای انواع گوناگونی است گفته اند

      لاخان                                 [laxan]

یالچک نقش گوشه های زمینه فرش که معمولاً یک چهارم ترنج است

لچک و ترنج

نوعی از طرح فرش است که نقشه لچک و ترنج آن با یکدیگر یکسان نباشد

از صنایع دستی مردم قشقائی ، مختصراً به تعدادی که کاربرد بیشتری دارد اشاره می کنم

ارتباط نقوش مورد استفاده در تزئینات با عقاید

- قالی بافی

قالی قشقائی نماینده سرگذشت فلسفه و هنر ایرانیهاست . طراحان آن سالها فشارهای گرسنگی ، رنج و زحمت را تحمل کرده و تجربه آموخته اند . این طراحان نقاش طبیعت نیستند ، بلکه نقاش احساس خویشتن از رویدادهای طبیعی می باشند . قالی بافان قشقائی ، به شکل هندسی دلبستگی چندانی ندارند ، از ردیف ، گوشه ، کنگره و زیگزاگ ، گریزان و به پیچ و خم های کمانی و به ویژه کاریهای هنری و به شاخه هایی که از جائی سربرآو.رده  و در گوشه ای مخفی شده اند ، می اندیشد . گل های ترمه را ، همچون ترمه بافان در زمینه های رنگین کمان می باشند . آنها گاه نشانه شجاعت خود ، یعنی شیر را به هر صورت در قالیها می بافند و یا با شکل آهوان ، زیبائی های طبیعت را در یک تابلو مجسم می سازند . قالی قشقائی ، رقیب و نظیر ندارد . زیبایی نقش ها و خوش آیندی طرح ها ، ظرافت گره ها ، چشم گیری و پایداری رنگها ، بیش از همه ، حالت خیال انگیز و مرموز قالی قشقائی ، آن را صدر نشین فرش جهان نموده . در اواخر قرن گذشته که صدور قالی ایران به اروپا فراوان شد ، رنگهای صنعتی جای خود را به رنگهای طبیعی داد و مواد ناموغوب به کار گرفته شد . طرح ها کم کم اصالت خود را از دست دادند ، اما بر اثر شکستی که باعث رکود بازار گردید ، متوجه شدند که باید به اصالت بیندیشند و همانند گذشته ، که کارگاه خود را با چهار میخ چوبی ساده و دو چوب بلند که تارها را برآن می کشیدند و با پشن اصیل و رنگ طبیعی با میلیونها گره ریز و ظریف از دست هنرمندان قدیمی ، گذشته های دور را تکرار کنند . قالی قشقائی بنابر نوشته آقای محمد بهمن بیگی در کتاب « ایل من ، بخارای من »  – صفحه 207 – « بافته هایشان ، تشنه ترین چشم ها را سیراب می کرد و به خسته ترین تن ها ، جان تازه می بخشید . گلیم بافان نگارگر ایل ، به بهارها و باغ ها درس خرمی و شادابی و رنگ آمیزی داده بودند ، گوئی خورشید جنوب به جنگل شمال تابیده بود . بهار ، اسفند گرمسیر و اردیبهشت سردسیر را به هم آمیخته بودند ؛ با سرانگشت هنر ، سرگذشت مبهم و غبارآلود ایل را برصفحه پشمین و رنگین فرش نگاشته و به مطالعه و تماشا گذاشته بودند . زباشنان گویا بود . هر تاری از دشت و راغی ، هر پودی از درد و داغی سخن میگفت . در کنار یکی از چشمه های کارون گاه از ارس گاه از جیحون حرف می زدند ، نقش و نگارهایشان ، گل و بته هایشان ، از فراغنه و بدخشان تا ترکمن و گرگان و گنجه و شیروان ، نشان ها داشتند …  » قالی های قشقائی ، در هر طایفه طرح ها و نقش های متفاوت دارد . مثلاً نقش ماهی در هم ، ناظم ، کرمانی بیشتر در طایفه کشکولی یافته می شود . طرح های بُلو ، عرب جریانلو ، ابوالوردی ، هر کدام متعلق به طایفه جداگانه ای است . امروزه در موزه های بزرگ دنیا فرشهای قشقائی با رنگهای ثابت و طبیعی ، خودنمائی میکنند . جلوه و جلای قالی های ما بستگی به رنگ آمیزی آنها داشته و همچون رنگهای مصنوعی که طرح تند و زننده دارند ، نمی باشد . مردم ایل قشقائی برای رنگ کردن نخ ها و پودها ، از رنگهای کاملاً طبیعی یعنی گیاهان و رنگدانه ها استفاده می نمایند . مثلاً ریشه روناس ، برای رنگهای صورتی ، لاکی ، قرمزآجری به کار برده و برای کم رنگ یا پررنگ  شدن بندها ، مدت زمان نگهداری در آب و جوشش آن را تغییر می دهند ، که زنان کار ورزیده می دانند چه مدت نخ باید در آب بماند تا رنگ دلخواه خود را پیدا کند . برای تهیه رنگهای زرد ، زرد پرتقالی ، زرد کاهی و گندلی ، از برگ گیاه جاشیر و با مخلوط کردن جاشیر و گیاه گندل و خِوِشک و زردچوبه و پوست لیمو ، رنگهای زرد در مایه های مختلف با جلوه های متفاوت بدست میاورند . اگر رنگهای سبز ، سبز سیر ، سبز روشن یا چمنی مورد لزوم باشد ، از ترکیب رنگ زرد با پوست گردو و یا بلوط و پوست انار ، که مهارت زیاد لازم دارد ، استفاده  می نمایند . رنگهای آبی و سورمه ای و در این مایه رنگها را ، با نیل بمدتهای مختلف می جوشانند ، که احتیاج به داشتن تجربه و مهارت دارد . رنگ سفید را از پشم کاملاً سفید و شسته شده و در زاج جوشیده شده ، تهیه می کنند . نقش های قالی قشقائی ، گویای اصالت آنها و موطن و زادگاه اولیه و گذشته مردمانی است که روزی از آن دیار کوچ کرده اند . شباهت قالی های قشقائی ، با فرش های منطقه قفقاز ، نشان دهنده یک ریشه بنیانی و واحدی می باشند ، مانند نقش ناظم که رد قفقاز و ایل قشقائی هر دو بافته می شود . طبق تحقیقات استاد محترم دکتر سیروس پرهام ، که بر ایل ما منت نهاده و در مورد فرشها و نقش های مختلف آن ، ریشه یابی فرموده اند ، چنین نظر داده اند

الف : نقش هایی که امروزه در ایل بافته می شود یا ریشه در تاریخ و قدمت اولیه دارد . مثل ناظم و شکرلو که در قفقاز و آسیای صغیر و آناتولی بافته می شود

ب : ممکن است پس از اسکان در فارس ، از نقاطی دیگر اقتباس نموده اند ، مثل ماهی در هم که از خطه خراسان آمده و گویا ایل افشار ایم طرح را بنیانگذاری کرده اند

ج : ممکن است سالها قبل ، که ایل قشقایی بسوی فارس در حرکت بوده ، از استانهای مسیر خود ، مثل کردستان و لرستان اقتباس نموده اند ، مثل ناظم ، جوشقانی و کردی

د : شاید هم در همسایگی و همجواری با طوایف و گروه های دیگر یاد گرفته باشند ، مثل محرمات که از خلج آموخته اند ؛ در حال حاضر نقش های مختلف مثل کله اسبی ، عرب چرپانلو ، رحیم لو ، صفی خانی ، مُحرمات ، بولی ، ماهی درهم ، وزیر مخصوص ، قزل قیچی ، شاه پسند ، ترمه گل ، بته قبادخانی و ترکیبات این طرح ها ، در ایل بافته می شود

در هر حال ، هنرهای دستی ما که سابقه طولانی را پشت سر گذاشته بود ، میرفت که رشته های پیوند با گذشته را قطع و جنبه دیگری به خود بگیرد ؛ رکود این هنرها که علاوه بر بازدهی مادی و معنوی و امرار معاش عشایر بود ، موجب مهاجرت بسوی شهرها ، که خود مشکل بزرگی است ، گشت

نگاهی به ایل قشقایی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

مقاله هنر اسلامی تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:11 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله هنر اسلامی تحت فایل ورد (word) دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله هنر اسلامی تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله هنر اسلامی تحت فایل ورد (word)

پیام معنوی هنر اسلامی    
هنر اسلامی    
تاریخچه مختصری از هنر در سرزمین های اسلامی و تزئینات در آن    
دیدگاه اسلام به هنرهایی همچون پیکرتراشی و نقاشی    
هنر تذهیب وخط در اسلام    
معماری اسلامی    
ویژگی های اصلی هنر اسلامی    
مرکز گرایی    
رنگ ها    
معماری مساجد ایرانی    
سمبولیسم در مسجد    
مناره    
گنبد    
حوض    
نقوش در مسجد    
هندسه در معماری اسلامی    
معماری هندسه گرا    

 

پیام معنوی هنر اسلامی

 اگر سئوال شود که اسلام چیست؟ در پاسخ می توان گفت به  محراب مسجد قرطبه در اسپانیا، صحن مسجد سلطان حسن در قاهره یا گنبد شاه در اصفهان اشاره کرد. البته مشروط بر اینکه پرسش کننده قادر باشد پیام نهفته در این بناها را دریابد

هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی اسلام بوسیله زبانی ازلی است که دقیقاً با همین ازلیت و تمایل پردازی بی واسطه اش مؤثرتر و بی دردسرتر از اغلب توصیفات،دین شناختی اسلام عمل می کند

 البته کسانی هستند که چنین وظیفه ای برای هنر اسلامی قائل نبوده، به سادگی شأن اسلامی آن را انکار می کنند و مدعی می شوند که چنین هنری، هرچقدر هم که زیبا، قابل فهم یا همآهنگ باشد درواقع با روح یا فرم دین اسلام چندان ارتباطی ندارد. این گروه نه تنها شامل بسیاری از مورخان غربی هنر، بلکه گروه به مراتب فزون تری از مسلمانان امروزی است که خود رانوگرایا اصلاح طلب معرفی می کنند

 آثار هنر اسلامی به واسطه پیوند درونی آنها را معنویت اسلامی، به صدور برکت ادامه می دهد برکت فیض الهی است که در شریان های عالم هستی جریان دارد حتی یک مسلمان متجدد نیز وقتی برقالی سنتی می نشیند، به یک قطعه خوشنویسی می نگرد، یا به شعر تندیسک زبان مادری خود گوش می دهد، یا تلاوت قرآن را می شنود و در محوطه یکی از شاهکارهای اسلامی که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام گسترده است نماز میگزارد. در عمق دل خود آرامش و نشاط، حتی نوعی دلگرمی و اطمینان روانی حس می کند، به نسبتی که زشتیهای جهان امروز در فضای سنتی اسلامی گسترش پیدا می کند

 روح و ذهن مسلمان، سنتی در وهله اول از گرایش های مبتنی بر آیات قرآن و سپس از امثال و اشعار، ایماژ ها و فرم های بصری که عمیق ترین وجوه ارزشها و آداب اسلامی را منعکس می سازد ترکیب یافته است. و این واقعیت به میزانی که اسلام سنتی زنده است همچنان تداوم دارد. وقتی مسلمان سنتی سخن آغاز می کرد، اشعاری که همواره بر ارزش های اسلامی صحه می گذاشت بر زبانش جاری می شد، وقتی می نوشت، این کار را را خط خوش انجام می داد، او قدر قالی زیبایی را که اشکال و رنگهایش صورت خیالی بهشت در اسلام را تداعی می کرد می دانست، روح او اثر آرامش بخش صفای مسجد یا خانه سنتی را احساس می کرد و گوش او که با زیبایی آسمانی تلاوت قرآن آشنا بود، می توانست بین آن موسیقی که از کرانه دیگر هستی از لایه های متنزّل روان صادر می شوند، تفاوت بگذارد، تمدن و فرهنگی سرشار از ارزشهای معنوی اسلامی فرد مسلمان را دربرگرفته بود و به او کمک می کرد تا اسلامی زندگی کند

 هنر اسلامی هدف و وظیفه خود را در مقام حامی و پشتیبان وحی قرآنی برای دستیابی به غاتی که اسلام به واسطه آن الهام شده است، تحقق می بخشد، آن غایت تجلی خدای یگانه از خلال زیبایی محسور کننده آن فرمها، رنگ ها و اصوات است که به مثابه جلوه های خدا، ظاهراً صوری محدودند اما از درون به لاینتاهی گشوده می شوند، و محملی برای دستیابی به حقیقی هستند که هم جلال است و هم جمال

هنر اسلامی

تفکر اسلامی و گل و عالم آن رجوع به اسم« الله اکبر» دارد. تجلی اعظم حق تعالی به  اسم الله اکبر در تاریخ اسلام چونان آخرین دوره از ادوار دینی، خاتم و ناسخ همه ادوار و تاریخ های گذشته است با ظهور اسلام همه فرهنگ ها که به عصر ممسوخیت خویش رسیده اند و به صورت مانع و رادع و حجاب تفکر حقیقی دینی درآمده اند، نسخ می شوند

 هنرمند، در چنین تفکری در مقام انسانی است که به صورت و دیدار و حقیقت اشیاء در ورای عوارض و ظواهر می پردازد. او صنعتگری است که هم عاید است و هم زایر

   از اینجا صورت خیالی هنر اسلامی متکفّل محاکات و ابداع نور جمال ازلی حق تعالی است؛  نوری که جهان در آن آشکار می شود و حسن و جمال او را چون آئینه جلوه می دهد، در حقیقت بود این جهانی، رجوع به آن حسن و جمال علوی دارد و عالم فوقانی در حدّ ذات خویش نمودی و خیالی بیش نیست

به هر تقدیر بر جلوه گاه حقیقت در هنر همچون تفکر اسلامی عالم غیب و حق است،  بعبارت دیگر، حقیقت از عالم غیب برای هنرمند متجلّی است و همین جهت، هنر اسلامی را عاری از خاصیت مادی طبیعت می کند. او در نقوش قالی، کاشی، تذهیب، و حتی نقاشی که به نحوی مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است، نمایش عالم ملکوت و مثال را که عاری از خصوصیات زمان و مکان و فضای طبیعی است می بیند. درا ین نمایش کوششی برای تجسم بُعد سوّم پرسپکتیو دید انسانی نیست. تکرار مضامین و صورت های همان رفتن به اصل است . هنرمند در این مضامین از الگویی ازلی نه از صور محسوس بهره می جوید، بنحوی که گویا صور خیالی او به صور مثالی عالم ملکوت می پیوندد

 نکته اساسی، در هنر اسلامی که می باید بدان توجّه کرد عبارت است از توحید. اولن آثار این تلّقی تفکر تنزیهی[1] و توجه عمیق به مراتب تجلّیات است که آنرا از دیگر هنرهای دینی متمایز می سازد. زیرا هنرمند مسلمان از کثرات می گذرد تا به و حدت نایل آید. انتخاب نقوش و هندسی و اسلیمی و خطایی و کمترین استفاده از نقوش انسانی و حدت این نقوش در یک نقطه، تأکیدی بر این اساس است

 ندیم و مطرب و ساقی همه اوست                خیال آب و گل در ره بهانه

  طرح  های هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش میدهد، و همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی را دارند آنقدر از طبیعت دور می شوند که ثبات را در تغییر نشان می دهند و فضای معنوی خاصی را ابداع می نمایند که رجوع به عالم توحید دارد. این نقوش و طرح ها که فاقد تعیّنات نازل ذی جان هستند آدمی را به واسطه صورت تنزیهی به فقر ذاتی خویش آشنا می کند


 

1- همین ویژگی اسلامی مانع از ایحاد هنرهای تجسمی مقدس شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید



کلمات کلیدی :

مقاله رابطه بین هنر و جامعه تحت فایل ورد (word)

ارسال‌کننده : علی در : 94/12/27 3:11 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رابطه بین هنر و جامعه تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رابطه بین هنر و جامعه تحت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رابطه بین هنر و جامعه تحت فایل ورد (word)

چکیده    
هنر، جامعه، زیباشناسی    
1- فقدان قطعیت    
2- خاستگاه ها – یک پرسش خطا    
3- حقیقت حیات و مرگ هنر    
4- در باب رابطه ی میان هنر و جامعه    
چهار تز در باب زیبایی شناسی انتقادیI    
نتیجه گیری    
منابع وماخذ    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رابطه بین هنر و جامعه تحت فایل ورد (word)

1      حقیقت و زیبایی (درسهای فلسفه هنر)  _ بابک احمدی، انتشارات زرین، تهران/
2      فلسفه هنرها (درامدی بر زیبایی شناسی)، گوران گراهام، ترجمه مسعود علیا، انتشارات ققنوس، تهران/
3      ساختار وتاویل متن _ بابک احمدی، انتشارات مرکز، نشر مرکز، تهران/
4  زیبا شناسی انتقادی ( گزیده نوشته هایی در باب زیبایی شناسی) ترجمه امید مهرگان، انتشارات گام نو، تهران/ 


هنر، جامعه، زیباشناسی

1- فقدان قطعیت

امروزه ناگفته پیداست که هیچ از آنچه مربوط به هنر است، ناگفته و، از آن بیش، نااندیشیده پیدا نیست. همه چیز در باب هنر، مساله دار شده است، زیست درونی اش، رابطه اش با جامعه، حتی حق وجود داشتن اش ممکن است کسی گمان برد که فقدان نوعی رهیافت شهودی و ساده لانه به هنر، از خلال گرایش به بازار اندیشی فزونی گرفته، تعدیل خواهد شد، تاملی که دست می یازد به بخت و اقبالی برای پرکردن حفره ی امکان های نامتناهی. این امر رخ نداده است آنچه نخست همچون نوعی رونق و گسترش هنر به چشم می آمد، به ضد آن بدل شد. گستره ی عظیم امر پیش بینی نشده ای که جنبش های هنری انقلابی حول و حوش 1910 آغاز به کاوش در آن کردند، به وعده ی آن شادمانی و ماجراجویی که نویدش را داده بود وفادار نماند. آنچه در عوض رخ داد این بود که فرایندی که در آن زمان آغاز شد به فرسودن همان مقولاتی انجامید که دلیل وجودی خودش را تشکیل می دادند شمار هر دم فزاینده ای از چیزهای هنری، به درون گردابی از تابوهای جدید فروکشانده شد و هنرمندان بجای کام گرفتن از آزادی تازه یافته ی شان، شتابان به جستجوی نوعی شالوده ی فرضی برای آنچه می کردند بودند. این جهش به سوی نظم و سامان نوین هر چند سست پایه در حکم بازتابی است از این واقعیت که آزادی مطلق در هنر که از گونه ای خاص است – ناآزادی ابدی کلیت اجتماعی را نقض می کند از این روست که جایگاه و کارکرد هنر در جامعه نامتقن و فاقد قطعیت شده است. به سخن دیگر، خودمختاری که هنر پس از رهانیدن خود از قید و بند انسانیت بود همپای غیرانسانی تر شدن جامعه، هنر غیرخود آیین تر شد. آن عناصر بر سازنده ی هنر که سرشار از آرمان انسانیت بودند نیروی خود را از دست داده اند

مع الوصف، خودآیینی در حکم زمینه ای تغییر ناپذیر از هنر است کوشش برای کاهش خودناباوریهای هنر تردیدهایی که به طور اتفاقی در خود هنر به بیان در می آیند. با تفویض نوعی نقش اجتماعی بدان بی فایده است اقداماتی از این دست عقیم می مانند ولیکن امروزه هنر از خود علایم کورشدگی نشان می دهد یکی از خصایص هنر از زمانهای بسیارا دور یعنی خصیصه ی کوری در عصر رهایی بخشی به امری سرشت نما بدل شده است آن هم به رغم و به خاطر این واقعیت که همانگونه که هگل دریافت هنر دیگر نمی تواند بکوشد که هنر ساده لانه باشد. امروزه روز خبرگی هنری خود را با ساده دلی یی از گونه ی متفاوت قوی تر در هم می آمیزد، ساده دلی یی که در حکم عدم قطعیت در خصوص هدف هنر و شرایط هستی مستمراش است آیا هنر وقتی از اهداف بیرونی آزادی کامل یافت شالوده اش را از دست نداد؟ پرسش هایی از این دست، انگشت برسرشت اصالتاً تاریخی زیباشناسی می گذراند

گفته می شود که آثار هنری جهان تجربی واقعی را پشت سرمی گذارند. و نوعی قلمرو متضاد خاص خود به وجود می آورند، قلمرویی که موجودیتی همچون جهان واقعی دارد. این دعوی باطل است، زیرا تلویحاً آنچه هست را به نحوی پیشین تصدیق و تایید می کند، بی توجه به اینکه محتوای اثر هنری ممکن است چه اندازه تراژیک باشد آن دسته کلیشه ها درباره ی هنر که می گوید هنر افروخته ای از اسرور و هارمونی را فراز یک جهان ناشاد و از هم گسسته ی واقعی به وجود می آورد. نفرت آور و زننده است زیرا با نگاه کردن صرفاً به کردارهای منحط بورژوازی نظیر استخدام هنر به عنوان نسخه پیچی برای تسکین و تسلی، از هر نوع مفهوم استوار و صریح هنر، مضحکه می سازد نیز این کلیشه ها دلالت بر زخم های خود هنر دارند هنر با گسستن اش از دین و حقیقت رستگاری بخش آن توانست شکوفا شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

<   <<   81   82   83   84   85   >>   >