ارسالکننده : علی در : 95/1/27 2:2 عصر
مقاله شمسه تجلی نور در هنرهای اسلامی تحت فایل ورد (word) دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شمسه تجلی نور در هنرهای اسلامی تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله شمسه تجلی نور در هنرهای اسلامی تحت فایل ورد (word)
تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی
زبان و بیان در هنر معماری اسلامی (هنر مجرد)
نقوش هندسی، یادآور فقر ذاتی انسان
نقش و رنگ;
نقوش در هنر اسلامی
بررسی واژه نماد
نمادگرایی در هنر
نمادهای هندسی
نماد دایره
شمسه
وجه تسمیه
پیشینه تاریخی خورشید
معنی خورشید از نظر عرفا
خورشید در فرهنگ، هنر؛ اسطوره و زندگی
خواص و ویژگی های نور
تأثیر نور بر روی جسم انسان
مفهوم نور از دیدگاه عرفا
مفهوم نور در قرآن کریم
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله شمسه تجلی نور در هنرهای اسلامی تحت فایل ورد (word)
1- روزنه ای به باغ بهشت – دکتر رجبعلی مظلومی – سال
2- کتاب رنگ – نوآوری فرزانه کاریک انتشارات دانشگاه تهران سال
3- هنر مقدس تیتوس بورکهارت
4- فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی دکتر سجادی
5- طرحهای اسلامی اوا ویلسون ترجمه محمدرضا ریاضی 1377 ص
6- هنرنامه ش 2 دانشگاه هنر
7- هنرنامه ش 6 دانشگاه هنر
8- هنر اسلامی زبان و بیان – تیتوس بوکهارت ترجمه مسعود رجب نیا / سروش / 1365 / ص
9- گل های ختایی 25-26-
10- حکمت معنوی و ساحت هنر محمد مددپور 1377 حوزه هنری
11- تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی محمد مددپور امیرکبیر تهران
12- شاهکارهای هنر ایران – آرتواپهام یوپ
13- اسلیمی ختایی – گلهای شاه عباسی
14- نمادها و نشانه ها 29-31-
15- غزالی – کیمیای سعادت ص
16- فرهنگ اساطیر ص 185 ص
17- شیوه تذهیب اردشیر مجرد تاکستانی انتشارات سروش
18- لغت نامه دهخدا شماره مسلسل 160 حرف ش صفحه
19- فرهنگ 6 جلدی معین ج 2 حرف د-ق ص
20- نگرشی بر روند سوزن دوزیهای ایران منتخب صبا ص 57-56 سال 1370 تهران / انتشارات صبا
21- هنر ایران در دوران پارت و ساسانی بهرام فره وشی
22- نقشهای هندسی در هنر اسلامی ترجمه عصام سعید و مسعود صفیا عایشه پارمان 1363 سروش
23- هندسه مقدس رابرت لولر تعرجمه هایده معیری مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی 1368 تهران
24- انسان و سمبولهایش – کارل گوستاو یونگ ترجمه ابوطالب صارمی انتشارات امیرکبیر چاپ اول 1351 ص 23 و ص
25- حقیقت و زیبائی بابک احمدی نشر مرکز چاپ دوم 1375 ص
26- مدخلی بر رمزشناسی عرفانی جلال ستاری / نشر مرکز / چاپ اول / 1372 / ص
27- علم در اسلام به اهتمام احمد آرام 1366 ص
28- فرهنهگ آریانپور ماده نماد
29- تقی پورنامداریان 1364 ص 10 رمز و داستانهای رمزی، انتشارات علمی و فرهنگی
30- فرهنگ معین؛ محمد معین مهدی محسنیان راد، 1369 «ارتباط شناسی»
هندسه و تزئین در معماری (طومار توپقاپی) گل رو نجیب اوغلو ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی انتشارات روزنه چاپ 1379 ص
تجلی وحدت و کثرت در هنر اسلامی
«هنر اسلامی نمودار همان مفهومی است که از نامش برمی آید، بدون هیچ ابهام و تردیدی. هنر اسلامی بیرونی ترین و ملموسترین چهره اسلام است». (بروکهارت، 1365، 16)
اندیشه اسلامی بعد از گذشته دو سده، هنری با خصوصیات ویژه و منحصر به فرد به جهان عرضه کرده که خصوصیات آن برای قرنها پایدار مانده و روز به روز شکوفاتر و درخشانتر شده است. این خصوصیات تا زمانی که وحدت وجود داشت تداوم یافت. این هنر وحدت را در هماهنگی جستجو می کرد و هماهنگی چیزی جز کثرت در وحدت نبود. وحدت زیربنای همه چیز بود و وحدت و هماهنگی به کمک هندسه، وزن و نور جلوه گر می شد. در روند چنین اندیشه ای بود که هنر اسلامی از سده های 13-12 ق در تمامی سرزمینهای اسلامی، از نظر ساختار و تزیین، از الگوی واحدی پیروی کرد و آن را تداوم بخشید. ویلسون، 1377، ص
نکته اساسی در هنر اسلامی که باید بدان توجه کرد عبارت است از توحید. هنرمند مسلمان از کثرات می گذرد تا به وحدت نایل آید. انتخاب نقوش هندسی و اسلیمی و خیالی و کمترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه، تاکیدی بر این اساس است
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه
(مددپور، 1377، 196)
جهان در تفکر اسلامی جلوه و مشکات انوار الهی است و حاصل فیض مقدس نقاش ازلی، و هر ذره ای و هر موجودی از موجودات جهان و هر نقش و نگاری مظهر اسمی از اسماء الهیه است و در میان موجودات، انسان مظهر جمیع اسماء و صفات و گزیده عالم است. (همو، 1374، 133)
به هر تقدیر جلوه گاه حقیقت در هنر، همچون تفکر اسلامی، عالم غیب و حق است، به عبارت دیگر، حقیقت از عالن غیب برای هنرمند متجلی است، و همین جهت، هنر اسلامی را عاری از خاصیت مادی طبیعت می کند. او در نقش قالی – کاشی و تذهیب و حتی نقاشی که به نحوی مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است، نمایش عالم ملکوت و مثال را که عاری از خصوصیات زمان و مکان و فضای طبیعی است می بیند. در این نمایش کوششی برای تجسم بعد سوم و پرسپکتیو دید انسانی نیست. تکرار مضامین و صورتها همان رفتن به اصل است. هنرمند در این مضامین از الگوی ازلی نه از صور محسوس بهره می جوید، به نحوی که گویا صور خیالی او به صور مثالی عالم ملکوت می پیوندد. (همو، 1377، 196)
از دیدگاه یک هنرمند مسلمان یا هنرمندی در جهان اسلام، و یا پیشه وری که بر آن بود تا سطحی را تزیین کند، پیچاپیچی هندسی بی گمان عقلانی ترین راه شمرده می شد. زیرا که این نقش اشاره بسیار آشکاری است بر اندیشه) اینکه یگانگی الاهی یا وحدت الوهیت زمینه و پایه گوناگونیهای بی کران جهان است. در واقع وحدت الوهیت در ورای همه مظاهر است، زیرا که سرشت آن مجموع و کل است چیزی را در بیرون وجود خویش نمی گذارد و همه را فرا می گیرد و «وجود دومی» بر جای نمی گذارد. با این همه، از طریق هماهنگی تابیده بر جهان است که وحدت الوهیت در جهان نمودار می شود و هماهنگی هم چیزی نیست جز «وحدت در کثرت» (الوحده فی الکثره) به همان گونه که «کثرت در وحدت» (الکثره فی الوهده) است. در هم گره خوردگی بیانگر یک جنبه و جنبه های دیگر است. ولی باز هم این مطلب به یاد می رسد که وحدت زیربنای همه چیز است، یعنی آنکه جهان از عامل واحدی پی ریزی شده است مانند یک طناب یا یک خط که در سیری بی کران پیوسته به خویشتن بازمی گردد و دور می شود. (بورکهات، 1365، 75)
خطوط یک سلسله معانی در ذهن ایجاد می کنند، یک خط عمودی در حقیقت سمبلی است از متعالی شدن و بالا رفتن، یک خط افقی سمبلی است از سکون و به اصطلاح بی حرکت بودن. مقدار این خطوط به اضافه خطوط مایل که عبارت از حرکاتی است که به حقیقت به یکی از این سوها باید برود، با هم در هنر اسلامی تبادل دارند
اگر یک خطی از چهل و پنج درجه، رو با پائین بیاید حرکت افولی است، و اگر از چهل و پنچ درجه بیشتر باشد و رو با بالا برود، حرکتی است که می خواهد به جهت صعود برگردد.مجموعه اینها دریک هنراسلامی بهاضافهخطوط مدور و متحرکت، به صورت بسیار متعالی ترکیب شده است. روزنه ای به باغ بهشت ص
هنرمندان یا پیشه وران اسلامی که به کار تزیینات هندسی می پرداختند – مثلاً شبکه ای از درهم رفتگی غنچه ها در پوشاندن سطحهای مختلف می ساختند – دایره ای را که اساس کار خویش قرار می دادند و بر آن مبنا تزیینات خود را مینگاشتند محو می کردند و این دایره مجازی انگاشته شده و نهانی باعث میشد خطوط راست چون اشعه دوایری نامرئی جلوه کنند و از این جهان بلورها و تکه های برف و جهان پر لذت دوردست پر ستاره نمایان گردد
بورکهایرت، 1365 ص
تعالیم و عقاید اسلامی بر کل شئون و صور هنری رایج در تمدن اسلامی تأثیر گذاشته است و صورتی وحدانی به این هنر داده است. مثلاً گرچه مساجد به جهاتی شکل و صورت معماری خاصی پیدا کرده اند ولی بسیاری از اصول معماری و تزئینات آنها درست مطابق قواعد و اصولی بوده که در مورد ابنیه غیردینی هم رعایت شده است. از این رو روحانیت هنر اسلامی نه در تزئین قرآن یا معماری مساجد بلکه در تمام شئون حیات هنری مسلمین تسری پیدا کرده و هر یک بنا بر قرب و بعد به حق صورت روحانی تر یا مادی تری یافته اند. از ممیزات هنر اسلامی کاهش تعینات است. ارنست کونل هنرشناس غربی در باره این ممیزه چنین می گوید
«تقوایی هراس آلود» مانع گردید که علاقه به واقعیات و گرایش به سوی کثرات بتواند موانع را از پیش پا بردارد و این موضوع باعث به کار بردن طرحهایی تزئینی گردید که خود ملهم از واقعیت بود. مخالفت با گروندگان به سوی طبیعت آن چنان در طبع فردفرد مسلمانان رسوخ کرده بود که حتی بدون تذکرات مؤکد پیامبر (ص) هم می توانست پابرجا بماند. به این علت فعالیت استادان هنر اسلامی فقط محدود به کارهای معماری و صنایع مستطرفه می شود.»
به هر تقدیر دوری از طبیعت محسوس و رفتن به جهانی ورای آن با صور تمثیلی از اشکالی نباتی و اسلیمی و خطایی و گره ها به وضوح بچشم می آید. وجود مرغان و حیوانات اساطیری بر این حالت ماوراء طبیعی در نقوش افزوده است. وجود چنین تزئیناتی با دیگر عناصر از نور و حجم و صورت فضایی روحانی به هنر اسلامی می بخشد. روح هنر اسلامی سیر از ظاهر به باطن اشیاء و امور است
هنرمندان اسلامی در نقش و نگاری که در صورتهای خیالی خویش از عالم کثرت می بینند، هرکدام جلوه حسن و جمال و جلال الهی را می نمایند. بدین معنی هنرمند همه موجودات را چون مظهری از اسماءا…… می بیند و بر این اساس اثر هنری او به مثابه محاکات و ابداع اسماءالله است. جهان در تفکر اسلامی جلوه و مشکات انوار الهی است
زبان و بیان در هنر معماری اسلامی (هنر مجرد)
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/1/27 2:2 عصر
مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن تحت فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن تحت فایل ورد (word)
پیشگفتار
مقدمه
مفهوم تهاجم فرهنگی
خرده فرهنگها
تهاجم و تبادل فرهنگی
اصل گزینش
اصل تحصیل و جذب
اصل تولید فرهنگی
مراحل و ابعاد تهاجم فرهنگی
تحمیل فرهنگ
عوامل درونی سلطه پذیری فرهنگی یا پذیرش تهاجم فرهنگی
سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی
راهبردهای اجرایی
دانشگاهها و نظام آموزشی عالی
حوزه علمیه
مساجد
دستگاهها تبلیغی و رسانه های گروهی
صدا و سیما
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن تحت فایل ورد (word)
آصفی ، محمد مهدی. ترجمه تقی متقی. دنیای اسلام و تهاجم فرهنگی غرب، قم : دفتر تبلیغات اسلامی
افروغ، عماد ، فرهنگ شناسی و حقوق شناسی تهران : فرهنگ و دانش
سایت نمایه 2000 ، تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن
سایت نمایه 2000 ، تهاجم فرهنگی. سیاستهای مقابله با تهاجم فرهنگی
نشریه فرهنگ عمومی. شماره 26 . نمایه 124 ، بازیابی
یونسکو، فرهنگ و توسعه، ترجمه نعمت ا; فاضلی و محمد فاضلی
تهران: وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی
پیشگفتار:
فرهنگ از مقولات سهل و ممتنع است که هم می توان برخورد سطحی و صوری با آن کرد و هم می توان به ذات معنایی و لایه های تو در تو، پیچیده و ظریف آن نظر افکند. هم می توان به مثابه یک ناظر صرف، از بیرون به آن نگریست و درباره آن به داوری نشست و هم می توان به عنوان یک ناظر بازیگر به اعماق و لایه های درونی آن دست یافت. اگر فرهنگ را ” معرفت مشترک” تعریف کنیم و لایه های آن را از عمیق ترین تا سطحی ترین لایه به ترتیب جهان بینی، ارزش، هنجار، نماد ، تکنولوژی مادی (مهارت به کارگیری و ساخت اشیاء ) و تکنولوژی اجتماعی (مدیریت و سازماندهی اجتماعی) بدانیم، به طور قطع ، فهم و درک عمیق لایه های گوناگون فرهنگ، روش شناسی متناظر و متناسب با خود را می طلبد و این امر مستلزم شناخت پارادایم های شناخت شناسی، مفروضات هستی شنانختی آنها و اطلاع از توانمندی تکنیک های هر کدام از این روش شناسی هاست
با هر پارادایم و تکنیکی نمی توان به لایه های زیرین فرهنگ، به ویژه در سطوح جهان بینی و ارزش ها دست یافت مقاله فرهنگ شناسی، ضمن مرور بر تعاریف مختلف فرهنگ (عمومی) و ارائه تعریف پیشنهادی به بحث در مورد نحله های گوناگون شناخت شناسی و ملزومات هستی شناختی و تناسب آنها برای مطالعه فرهنگ می پردازد
بدون تردید توجه به فرهنگ و هویت فرهنگی و تاریخی به عنوان عمیق ترین لایه نظام اجتماعی در تحولات و دگرگونی های اجتماعی و سیاستگذاری ها و رفتارهای اجتماعی لازمه پویایی و بقاء یک نظام اجتماعی است. تاریخ یکصد ساله ایران گواهی است روش بر اهمیت فرهنگ و هویت دینی و تأثیر آن بر میزان موفقیت سیاست های اقتصادی، فرهنگی و حتی برنامه های سیاسی هر زمان بیگانه با فرهنگ و هویت این مرز وبوم بوده ایم ، حاصلی جز ناکامی و شکست نداشته ایم. همان گونه که اشاره شد دست یابی به حاق و ذات بنیادین فرهنگ نیز کاری سهل الوصول نبوده و نیازمند روش شناسی مناسب و تحقیقات بنیادین و گسترده است
مقاله تاملی بر نقش نهادهای مردمی در همبستگی اجتماعی، ضمن ریشه یابی یکی از مؤلفه های فرهنگ، یعنی هنجارها و نهادهای اجتماعی و مرور بر کارکردها و تنوع آنها به نقش تعیین کننده آنها در ایجاد همبستگی اجتماعی و تحکیم هویت اجتماعی در سطوح مختلف می پردازد. تعامل و تعاطی فرهنگ و جامعه و ارتباطات فرافرهنگی و فراجامعه ای یکی دیگر از محورهای این مقاله است که ناظر به تغییر و تحول نهادهای اجتماعی و معنادار بودن این تغییر و تحول برای گروه ها و اقشار مختلف است
این مقاله ضمن پرداختن به تعریف خرده فرهنگها و عوامل پیدایی و تنوع آنها، عامل انسانی دست یابی به وفاق اجتماعی و پایدار را در توجه به حق اجتماعی و مشارکت توسط سیاستگذاران و دولتمردان می داند. این مقاله با توجه به فرآیند تمایز یافتگی در جامعه ، شکل گیری خرده فرهنگ ها را امری اجتناب ناپذیر می داند و رویش و تقویت آنها به ویژه در بعد انجمنی و مدنی با عنایت به فرآیند انسجام و وحدت نمادین در جامعه را توصیه می کند
مقدمه :
واقع آن است که فرهنگ عمومی یکی از پر رمز و رازترین مفاهیم است و اگربتوان مفهوم سهل و ممتنع را برای پدیده ای انسانی به کار گرفت ، عمده ترین مصداق آن فرهنگ عمومی یا در کل، فرهنگ است که هم می شود برخورد روزمره ای و ساده با آن کرد و هم می توان حق مطلب را در خصوص آن ادا کرد و سعی کرد با توجه به لایه های تو در تو، پنهانی و عمیق فرهنگ، به کنه و اعماق آن پی برد . دست یابی به اعماق فرهنگ نیز با کارهای تحقیقاتی روزمره، امکانپذیر نیست. با پر کردن چند پرسشنامه و پرسش چند سئوال از مردم که در واقع وجه سطحی و رویینی از رفتار آنها را می سنجد، به هیچ وجه نمی توان به لایه های عمیق فرهنگ عمومی پی برد و اگر می خواهیم برنامه ریزی فرهنگی درخدمت اهداف متعالی جامعه داشته باشیم، بدون شناخت این لایه ها، امکان پذیر نیست
سال هاست که درسیاست های فرهنگی کشور به ندرت شاهد نگاه کیفی و عمیق به فرهنگ هستیم و همواره نگاه غالب، نگاه کمی به فرهنگ بوده است. در هشت سال گذشته تحت عنوان توسعه فرهنگی و فرهنگ توسعه سعی کرده اند تا از بالا و از بیرون به فرهنگ نگاه کنند و برخلاف دهه اول انقلاب، آن را عقب مانده و ضد توسعه جلوه دهند. حال آنکه فرهنگ از درون باید مطالعه شود. باید در نگاه مردم، در تعبیر و تفسیر مردم، در فهم مردم و در نحوه استدلال مردم شریک بود و این امکان ندارد جز با ممارست های طولانی تاریخی و انتخاب روش های مطالعه مناسب .[1]
مفهوم تهاجم فرهنگی[2]
تهاجم فرهنگی عبارت است از تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته تمام یا بخشی از یک یا چند گروه اجتماعی- فرهنگی یا ملت یا جامعه یا تمدن و یا دولت. برای تحصیل مبانی و اصول اجتماعی، باورها، ارزش ها، اخلاقیات و رفتارهای مورد نظر خویش بر سایر گروهها و جوامع و ارائه اطلاعات انبوه به ملت ها و تغییر در نظام و ارزش هایشان به طوری که تصمیم گیری ها در کشور مورد تهاجم ، منجر به تامین سیاسی و اقتصادی و ; کشورهایی بشود که از این حربه استفاده می کنند
هدف از تهاجم فرهنگی، کنترل فرایند تصمیم گیری و شیوه اطلاع رسانی و تغییر در نظام ارزش هاست که منجر به استیلای سیاسی و اقتصادی آنها می شود . بدین ترتیب که «مهاجم فرهنگی» سعی می کند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن آوری به مبانی اندیشه و رفتار یک ملت هجوم آورده و با تهدید، تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزش ها، و رفتارهای مطلوب خویش را فراهم آورد. اساسا کالاهای فرهنگی این گروه، دو دسته است که یکی مصرف داخلی دارد و دیگری کالاهای صادراتی است که پوچ گرایی و فساد را رواج می دهد و در واقع در اثر تهاجم این نوع اخیر از کالاها در کشورهای مقصد، فرهنگ مهاجم در این کشورها راه می یابد برای مثال می توان به ویژگی اخلاق کار اشاره نمود که هیچ گاه به کشورهای مورد تهاجم منتقل نشده است. این ترویج از طریق زور نیست بلکه با بهره گیری از قوانین بازتابهای شرطی است که انسان بر طبق آن به محرک های خارجی پاسخ می دهد
بنابراین، تهاجم فرهنگی به مفهوم نفی هویت فرهنگی و ملی کشور مورد هجوم ، برای برقرار کردن سلط فکری و فرهنگی از طریق تغییر باورها، رفتارها، روش ها و آداب و رسوم زندگی فردی و اجتماعی آن ملت، منطبق با الگوریتم های فرهنگ مهاجم خواهد بود
خرده فرهنگ ها[3]
در درون هر فرهنگ الگوهای متنوعی قابل مشاهده است که جامعه و شناختی به آنها «خرده فرهنگ» می گوید. خرده فرهنگ، فرهنگ بخشی از جامعه است که در عین اینکه با فرهنگ کل جامعه پیوند دارد، دارای ویژگی های منحصر به خود نیز می باشد. تنوع خرده فرهنگ ها که گاه توام با تعارض با یکدیگر نیز هست می تواند زمینه ساز تهاجم فرهنگی باشد. اگر تمدن و مدنیت پذیری را مجموعه ای از اندوخته های معنوی و مادی جامعه بدانیم خرده فرهنگ ها بخشی از مدنیت و تمدن جامعه را شامل می شوند که اسباب گسست فرهنگی را فراهم می آورند
[1] . افروغ، عماد ، فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی، تهران : فرهنگ و دانش
[2] . محمد مهدی آصفی . دنیای اسلام و تهاجم فرهنگی غرب. قم . : تبلیغات اسلامی. 1380 ص
[3] محمد مهدی آصفی . دنیای اسلام و تهاجم فرهنگی غرب. قم . : تبلیغات اسلامی. 1380 ص

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/1/27 2:2 عصر
مقاله روانشنانسی بازی کودک تحت فایل ورد (word) دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روانشنانسی بازی کودک تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روانشنانسی بازی کودک تحت فایل ورد (word)
تاریخچه
تعریف بازی و نظریه های تعریف بازی
فایده و اهمیت بازی
انواع بازی
عوامل موثر در بازی
نظریه های آموزشی و بازی
تاثیر بازی در رشد ذهنی کودک
فهرست منابع فارسی
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله روانشنانسی بازی کودک تحت فایل ورد (word)
کتاب مولف
نظریه های مشاوره و روان درمانی عبدا; شفیع آبادی
بازی درمانی احمد حجاران
بازی درمانی خدیجه ارین
روانشناسی بازی کودک سیامک رضا مهجور
تاریخچه بازی
شروع بازی را می توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج است
انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیر مایه تفکر است
تشکیل اجتماعات اولیه بشری نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورد و بازی های گروهی به صورت نمایشی از عبادت ارواح و پرستش اشیائ گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعه ای از راههای بر آوردن نیازهای جمسانی و ذهنی افراد را به بازی فراهم آورد
در ابتدا بازیچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود، قطعه ای سنگ، به دست گرفتن آن ، حرکت دادن آن و سرانجام غلتاندن یا پرتاب آن همه نوعی بازی محسوب می شوند. رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیش رونده او بر طبیعت امکان دست کاری در اشیاء طبیعی را به وجود آورد و از این زمان اشیاء به خواست انسان تغییر شکل داده شده تا بتواند اندیشه او را در شکل دهی به بازی غنای بیشتری بخشند روح او را راضی تر گردانند
حجاری های روی دیواره غارها و تشابه آنها با مواد مورد نیاز بازی به برداشت ما از قدمت بازی ارزش بیشتری خواهد بخشید
انواع زبان در جهت انتقال اندیشه ها و تشکیل جوامع بزرگ تر بشری به علت آسان تر شدن راه تبادل اطلاعات ، بدعت جدیدتری در بازی به وجود آورد. در واقع این دوران آغازگر در بازی های خلاقانه تری است که نیاز به استفاده از زبانو کلمات برای انجام آنها ضروری بود
تعریف بازی
بازی نیز همسان با سایر پدیده ها ابعاد جنبه های وسیعی را در برمی گیرد. گوناگونی این ابعاد باعث شده تا تعریف های زیادی از بازی ارائه گردد
در فرهنگ بزرگ « وبستر » بازی به صورتهای زیر تعریف شده است
الف: حرکت، جنبش ، و فعالیت و مثابه حرکت عضلات
ب: آزادی یا محدوده ای برای حرکت یا جنبش
ج: فعالیت یاتمرین برای سرگرمی به تفریح یا ورزش
ورزش در فرهنگ « وبستر» به معنی هرگونه فعالیت یا تخریبی که باعث لذت، سرگرمی، تفریح با اشتغال باشد تعریف شده است
مقایسه دو تعریف مذکور به این استنتاج منجر میگردد که « بازی» و « ورزش» در حقیقت دوکلمه قابل تبدیل به یکدیگر بوده و تفاوتی چندان با هم ندارند. آنچه که در تعریف ورزش اضافه گردیده، رعایت برخی از سنن و یا قوانین مقرره است که این موضوع در بازی نیز صادق می باشد. یعنی انجام هر بازی احتمالاً مستلزم رعایت مجموعه ای از قوانین و سنن است ، به طور مثال، در هنگام بازی کودکانی در سنین بالاتر که برای توجیه اعمال خود با اشیاء و یا موجودات واقعی یا خیالی از کلام استفاده می کنند رعایت مقررات به وضوح قابل مشاهده است اما در بازیهای انفرادی که بازیگر در خود فرو می رود و کلامی از او در توجیه اعمالش شنیده نمی شود، چگونه حرکات او مبین رعایت برخی از مقررات مدون است که این امر به ویژه در هنگام تقسیم بندی بازیها به عنوان یکی از معیارهای متمایز کننده بازیهای سرگرم کننده و بازیهای بدنی از سایر بازیها موردنظر قرار گرفته است
در حقیقت نگرش به بازی به عنوان نوعی از فعالیتهای بدنی و عضلانی باعث پدید آمدن نظریاتی چند از جمله «اسپنسو» بازی را انگیزه مصرف بی هدف انرژی زیادی بدن می داند و با بسط نظریه خود استفاده از تمثیلی حیوانی می گوید
بازی یک تقلید عادی از انواع فعالیتهایی است که یک اندام برای ادامه حیات خود مجبور است آنها را انجام دهد مثلا با دیدن بچه گربه ای که به دنبال توپ پنبه ای می گردد و آن را می غلتاند« برای آن کمین می کند و سپس روی آن می جهد متوجه می شویم که تمام این فعالیتها ( ورزش) نمایشی از تعقیب شکار می باشد. رضایت خیالی از ارضاء غرایز کشتاری که امکان ارضاء واقعی آنها میسر نیست
دیدگاه « اسپنسر» در زمینه بازی انعکاسی از عقیده طرفداران « نظریه انرژی مازادی» است که عقیده دارند بدن مقداری انرژی دارد که آن را به صورت فعالیتهای هدف دار یعنی«کار» یا فعالیتهای بدون هدف یعنی « بازی» مصرف می کند
جالب آنکه بازی در هر یکی از نظریه ها جنبه ای خاص و گوناگون و حتی در بعضی مواقع تضاد به خود می گیرد به طور مثال در حالیکه اسپنسر و طرفداران او از نظریه انرژی مازاد دفاع می کنند گروهی دیگر از نظریه رفع خستگی یا نظریه تفریحات را مطرح می کنندو در این میان « لازاروس» با تکمیل این نظریه میگوید: از آن رو که انجام کار یا فعالیت نیاز زیادی به مصرف انرژی دارد لذا انسان باید درمقابل مصرف انرژی لازمه مقداری استراحت محدود یا خستگی خود را از تن در کند او عقیده دارد که جبران انرژی مصرفی یا خستگی در کردن صرفاً از طریق استراحت میسر نمی شود، بلکه این برای جبران انرژی باید از نیروهای دیگری که در کار مورد استفاده قرار نمی گیرند استفاده کرد و این نیروها در بازی متمرکز می باشند
در واقع اگر چه دو نظریه بالا در ظاهر با هم متضاد هستند اما نکاتی مشترک نیز با هم دارند. هر دو نظریه اعتقاد به تحرک و فعالیت دارند، هر دو بازی را برای سلامت جسم ضروری می دانند و از طرفی تلویحاً هدف دار بودن بازی را قبول دارند. تفریح و سرگرمی از دیگر وجوه مشترک میان این دو نظریه است و هر دو می پذیرند که تفریح یا سرگرمی کیفیتی است که در هر بازی وجود دارد که در این رابطه « لیبرمن» پنج ویژگی برای تفریح بازی قائل است که عبارتند : ویژگی جسمانی، اجتماعی، ادراکی، تفریحی و سرگرم کننده، لذا باید سعی نمود تا بازیهای کودکان حتی الامکان تمامی خصوصیات مذکور را در برداشته باشد
در این اواخر « پاتریک» با توجه به ساخت جوامع صنعتی و پیشرفته نظریه قدیمی بازی را مبنی بر اینکه : « بازی برای تخفیف خستگی ناشی از کار لازم است» را مطرح نموده است
نظریه تنش زدایی
براساس نظریه تنش زدایی انرژی مصرف شده از راه بازی تامین می شود. این نظریه بر این باور است که بدن بعد از مدتی فعالیت خسته می شود و برای رفع خستگی باید فعالیتی تنش زا ( بازی )را انجام دهد، لذا زمان بازی هنگامی فرا میرسد که انرژی بدن در حداقل خود باشد، نه زمانی که بدن انرژی بیش از حد خود را داشته باشد در این نظریه نوع بازی چندان مهم نیست بلکه می توان برای کسب انرژی مصرف شده از هر نوع بازی استفاده نمود
پاتریک میگوید: ساختمان مغز کودکان مثل ساختمان مغز آدم های اولیه است که هنوز تکامل نیافه است و لذا آنها اعمال عالی ذهنی کمتری دارند و در عوض فعالیت جمسی که آن را بازی می گوییم در آنها زیادتر می باشد. اهمیت این نظریه در تغییر و فعالیت و استراحت است اگر کودکان و بزرگسالان برای مدت طولانی به کاری اشتغال ورزند خسته می شوند و باید نوع فعالیت را تغییر دهند و به کارهایی که لذت بخش است و استراحت را در بر دارند. بپردازند
فرهنگ « عمید» بازی را به عنوان اسم چنین تعریف کرده
سرگرمی به چیزی، ورزش، تفریح و قمار و به عنوان « بازی کردن، چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده در آن سرگرم ساختن و فریفتن.»
در این تعریف به معنای مجازی بازی توجه شده نه تعریف منطقی ان ، یعنی کسی را سرگرم ساختن و فریفتن بیشتر اشاره به فضای مجازی دارند نه مفهوم عملی آن
به طور مثال در هنگامی که فردی، قول به انجام کاری داده اما اجراء آن را بی دلیل و یا براساس دلایلی غیر منطقی به تعویق می اندازد. اصطلاحاً می گویند که شما را بازی می دهند و مراد از بازی دادن در این جمله فریفتن یا سرگرم ساختن است
از جنبه دیگر موضوع ذکر کلمات « سرگرم ساختن بیهوده» نیز چندان قابل قبول نیست، زیرا این تعریف بیشتر همگام با نظراتی است که بازی را بدون هدف میشناسند و منظور از آن را گذران وقت می دانند نه عامل تربیت و رشد قوای ذهنی، اجتماعی، عاطفی و جسمی، چرا که بازی به عنوان سرگرمی بیهوده در حقیقت با لهو و لعب همخوان است اما بازی باید عملی مهم باشد در ساخت شخصیت فرد و به رشد جنبه های اجتماعی، فرهنگی، ذهنی، بدن انسان کمک نماید
مک دوگال بازی را تمایل موجود زنده برای رشد غرایز میداند، البته پیش از آنکه این غرایز میدان عمل پیدا کند که این به نام نظریه غریزی معروف است چنین برداشتی در نظریه پیش تمرین نیز مشخص شده است
« بر اساس این نظریه بازی رفتار غریزی است . سرگرم شدن کودک به بازی به طور غریزی است و در اصل شکلی از رفتار رشد یافته تری است که او در آینده باید به کار بندد. از این رو محتوای بازی را محتوای نوع فعالیتی تشکیل می دهد که کودک باید در دوران بلوغ و بزرگسالی داشته باشد. در این تئوری فرض بر آن است که بازی کودک نوعی آماده سازی او برای آینده است.»
در مقابل نظریات گوناگون بازی به عنوان وسیله ای برای آماده سازی زندگی، استانلی هال نظریه تکرار تاریخ یانظریه تجدید تکاملی را برای بازی های کودکان مطرح می کند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/1/27 2:2 عصر
مقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران تحت فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران تحت فایل ورد (word)
اسطورهای به نام زن
اشاره
مقدمه
1ـ نگاه اسطورهای به زن
2ـ حضور زن در شمایلهای مقدس
3ـ نقش مایه مادر
4ـ سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی
5ـ تصویر جنسی از زن
نتیجه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران تحت فایل ورد (word)
1ـ گفتوگو با مارگارته فون تروتا، از کتاب زن و سانه، ص 175، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1376
2ـ «امیلی، شارلوت و آن برونته» دختران کشیشی که آثار کمی را به رشته تحریر درآوردند، اما هر کدام از آثار آنان گرانبها و ارزشمند است
3ـ البته این نگاه در مورد همه آثار لنی ریفنشتال مصداق ندارد. این فیلمساز زن در سایر آثارش از زنان پشتیبانی خاصی کرده است
4ـ زنان هنرمند بسیاری پا به عرصه وجود گذاشتند که آثارشان عمدتاً با محوریت زنان و گاه مردان بوده است. از این میان میتوان به ناتالی ساروت، ویرجینیا وولف (1941 ـ 1882) داستاننویسان مدرن اروپایی و مری کاسات نقاش امپرسیونیست اشاره کرد
5ـ گدار ـ آندره، هنر ایران، ترجمه سروش حبیبی، انتشارات دانشگاه ملی، 1358
6ـ هینلز
7ـ هرات الله علوی، «زن در ایران باستان» تهران، هیرمند، 1377، «حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران»، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی امیرکبیر، 1369
8ـ برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به شینو دابولن، نمادهای اسطورهای در روانشناسی زنان، ترجمه آذر یوسفی، تهران، روشنگران، 1373
9ـ ر.ک، ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات ایران
10ـ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، جلد پنجم، ص 38
11ـ دورانت، تاریخ تمدن، جلد پنجم، ص 37
12- Cambridge Medival History/ VII/
13ـ نگاه کنید به ویل دورانت، تاریخ تمدن
14ـ دورانت
15ـ زن در سینما، ص 6
16- Koch, Gertrude, Angloamerikannische Feministische Filmtheorie,
17ـ به نقل از کتاب زن و سینما، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1376
18- Mulvey/ Laura 1980 “Visual Iust and narative Kino”
19ـ Partial instinct، در نظریهی روانکاوی کلاسیک فرض میشود غرایز از تظاهرات خاص یک عده غرایز جزیی پدید میآیند، این عناصر جزیی، غرایز سهمی نامیده میشوند. برای مثال غریزهی میل جنسی از اجزای دهانی، نشیمنگاهی و تناسلی به وجود میآید
20ـ (ف) Fetischismus (E), Fetishism (G)
21ـ (ف) Fetisch (E) fetish
22- Vamp
23ـ (ف) phallus Fetiscl (G) Phallus Fetish (E)
24ـ هنر کلاسیک اسلامی در موارد اندکی به موضوع حضرت زهرا (س) پرداخته است. دریغ است ذکری از قصیده منسوب به فرزدق که در برابر هشام فیالبداهه سروده نشود آنجا که نسبت حضرت سجاد (ع) با حضرت فاطمه (س) را میگوید
هذا ابن فاطمه ان کنت جاهلی به جد انبیاءالله قدختمو
در هنر معاصر جز داستان «کشتی پهلوشکسته» سیدمهدی شجاعی و تعداد اندکی دیگر از آثار تقریباً هنر شیعی معاصر نسبت به این قدیسه عالم امکان سکوت اختیار کرده است
25ـ نمای آبگینه، گزارش تفصیلی همایش زن و سینما ـ شورای فرهنگی اجتماعی زنان ـ شورای انقلاب فرهنگی،
اسطورهای به نام زن
اشاره
نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران میپردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص میدهد که عبارتند از: نگاه اسطورهای به زن، زن در شمایل مقدس، نقشمایهی مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن.وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایلها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه میرسد که نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطورهای آغاز و با ایجاد جریان مذهبزدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطهی تفکر سکولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیتگرا تبدیل میشود که فقط به سوءاستفاده از جذابیتهای زن برای فروش بهتر آنچه قابل فروش است، میاندیشد
مقدمه
آثار هنری، صرف نظر از انتقال تأثیرات زیباشناختی به مخاطب، حامل پیامهایی در حوزههای مختلف تفکر بشری هستند، از این رو یک نوع واسطه به شمار میروند و در زمره رسانهها قرار میگیرند. در این متن قالبهای هنری را به مثابه نوعی رسانه در نظر گرفتهایم؛ رسانهای که عمر آن از بسیاری گونههای دیگر بیشتر است. این نوشتار در پی آن است که با مروری تاریخی به اختصار به نحوه حضور زن در رسانه هنر بپردازد
هر چند حدود نیمی از جمعیت بشری را زنان تشکیل میدهند، هنر در طول تاریخ غالباً صبغهای مردانه پیدا کرده و زنان را در مرتبه دوم قرار داده است، به گونهای که چرایی این واقعیت خود میتواند موضوع مقالات متعدد دیگر باشد. به اختصار می توان گفت این که عمده آثار هنری در طول تاریخ توسط مردان آفریده شده است، خود به خود، نقش زن را به موضوعی دست دوم بدل کرده است. البته مقصود از مردانه بودن اغلب آثار هنری این نیست که به مقوله زن در آنها پرداخته نمیشود، بلکه این است که زنان در عمده آثار محور نیستند و فقط نقش مکمل مرد را ایفا میکنند. البته در اینجا مراد بیشتر ادبیات آن هم ادبیات داستانی، سینما و هنرهای تجسمی است که مصداق سخن است، گرچه در سایر قالبهای هنری مانند معماری، موسیقی و غیره نیز این احساس مردانه را میتوان به گونهای غالب دید. در ادبیات داستانی و آثار سینمایی معمولاً زن نقش دوم را در شکلگیری رویدادها بر عهده میگیرد و به ابزاری برای تحلیل شخصیت قهرمان اصلی، که عمدتاً مرد است، مبدل میشود. صرف نظر از این مسأله در آثار هنری، زنان از زاویهی دید مردان معرفی، تعریف و تحلیل می شوند. نتیجهی این روند آن است که در آثار هنریای که هنرمندان مرد با محوریت زنان میآفرینند، تصویر زن از صافی ذهن مردانهای که در پس کار وجود دارد، گذر میکند و این لزوماً نه واقعیت نفسالامری بلکه واقعیت پدیداری است که در ذهن مرد شکل گرفته است. «مارگارته فون تروتا» فیلمسازی است که با گرایشهای زنانه کار میکند. او میگوید این طبیعی است که مرد نگاه خود را در فیلم روایت کند.(1) قدر مسلم اگر خواهران برونته(2)، که شاهکارهایی مانند رمان « بلندیهای بادگیر» و «جینایر» را آفریدند، از جنس مذکر بودند و نتیجه کار، نسبت به آثاری که اینک وجود دارد، بسیار متفاوت بود، گرچه آثار زیادی را میتوان سراغ کرد که موضوع زنانهای داشتهاند و مردان آفرینندهی آنهایند، مانند فیلم« بانویی از شانگهای» یا رمان «مادام بواری» از برجستهترین آثار رئالیستی قرن نوزدهم فرانسه از «گوستاو فلوبر» و یا برعکس آثاری که زنان ساختهاند اما محور آنها مردان بودهاند، مانند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال که فیلم مردانهای به نظر میرسد و قدرت آلمان نازی را تبلیغ میکند.(3) همچنین آثار آگاتاکریستی و غیره، اما عمده آثاری که زنان هنرمند آفریدهاند با پرداخت لطیف زنانه همراه بوده است.(4) از این رو به این نکته تأکید می شود که اصولا نگاه زن هنرمند در پرداخت محتوا و زیبایی شناسی با مرد بسیار متفاوت است و از آنجا که عمده آثار را مردان آفریدهاند میراث هنر بشری بیشتر مردانه است تا زنانه
علت دیگر این که چرا هنر بیشتر مردانه است شاید این باشد که جوامع قدیمی اصولاً جوامعی مردسالار بودهاند (گرچه هماینک نیز عمدتاً چنین است). پیشاز ظهور نهضتها و نظریههایی که اعاده حقوق اجتماعی و آزادیهای فردی را برای زن مطرح کردهاند (از جمله نهضتهای فمینیستی که پا را از حد اعتدال بیرون نهادند و زنان را بر مردان ارجح دانستند) زنان، شهروندان درجه دو شناخته میشدند؛ بنابراین هنرمند خواسته یا ناخواسته موظف میشده است که نسبت به طبقهبندی منزلتی و ارزشی مرد و زن در جامعه بیاعتنا نباشد. در طول تاریخ، عمدهآثار هنری همواره متأثر از قدرت مادی دربار، سرمایهداران و متمولان و یا قدرت ارزشی و معنوی ارباب مذهب شکل گرفته است و عمدتاً مردان سردمدار جریانات یاد شده بودهاند و زنان که فاقد این شوون بودهاند، نتوانستهاند مغناطیس نیرومندی در جذب هنر و آثار هنری به سوی خود باشند. میتوان تصور کرد اگر جای زن و مرد در تاریخ عوض میشد هنری شکل میگرفت که قطعاً با هنر موجود در تاریخ متفاوت بود. در هر صورت بحث مبسوط در این مقوله را به فرصتی دیگر واگذار و به مروری بسیار گذرا بر نحوه انعکاس زن و موضوعات زنانه در تاریخ هنر بسنده میکنیم
درک صحیح موضوع نحوه انعکاس زن در هنر منوط به توجه به این نکته کلیدی است که چگونه این حضور، اصولاً متأثر از تعاریف بنیادین و فرهنگ جوامعی بوده است که محیط بر هنرمندان بودهاند. بنابراین نحوه ترسیم زنان در هنر عملاً آینهای از نحوه اندیشه جوامع مختلف در مورد آنان است
سیمای زن در آثار هنری را میتوان از نظر موضوعی به انواع گوناگون طبقهبندی کرد؛ گرچه هیچ طبقهبندیای را نمی توان از این حیث تمام و کامل دانست. در زیر به چند طبقهبندی محوری اشاره می شود
1ـ نگاه اسطورهای به زن
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/1/27 2:2 عصر
مقاله نقش زن در جامعه تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش زن در جامعه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش زن در جامعه تحت فایل ورد (word)
مقدمه
نقش زن در زندگی مشترک
بیکاری و اشتغال زنان
سهم زنان دیپلمه در اشتغال
نرخ بیکاری بالاتر است
تعداد زنان جویای کار بیشتر از زنان بیکار
ماندگاری زنان در بیکاری و اشتغال
کار زنان در کافی شاپ، ممنوع!
مشاغل انتخابی زنان
دسترسی کمتر زنان به سرمایه
پایین بودن نرخ مشارکت زنان
دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی
دوره های تولید مثل
نقش عوامل نژادی، اجتماعی و فرهنگی
زنان در عرصه مدیریت
کنکاشی در عوامل خودکشی زنان
کمبود اعتماد به نفس و افسردگی
منابع
مقدمه
از زمانیکه بشر پا به عرصه وجود گذاشت و برای ادامه زندگانی خود، به حکم ضرورت به مبارزه با طبیعت برخاست، زن و مرد در کنار یکدیگر گام برداشته اند. با این حال با تشکیل اجتماعات انسانی، تقسیم عادلانه بین نقش ها و در اداره جامعه ازمیان رفت و در نتیجه قدرت نابرابر شکل گرفت . اگر قدرت با هریک از جنسها همراه باشد میتواند در شکل دهی به ساختارهای متفاوت جامعه بسیار مهم باشد. فی المثل ساخت یک جامعه زن سالار متفاوت از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظایف و مشاغل مختلف داشته اند با این حال همکار و مکمل هم بوده اند و هیچ چیز از پیش، مبین برتری یکی بر دیگری نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازنی که بین آنها پدید آمده ، استحکام یافته بود
در این اجتماعات ، شیوه زندگی بر پایه شکار و گردآوری خوراک قرار گرفته است. مرد به شکار می رفت، زن به جمع آوری خوراک مشغول بوده است و گاهی نیز به شکار میرفت. هر یک از این دو، توانایی خاصی داشت که برای انجام دادن کاری ، ضروری بوده . ارزش هردو برابر هم می بود. محل اقامت در این مرحله ، دو مکانی است و فرزندان همواره دوتباری اند
در دوره زن سالاری، زن قدرت بسیار می یابد ، چرا که کار زن، کشاورزی است و مشغله مرد دامداری است. اساساً اساس برتری زن بر مرد و یا بالعکس را همین عامل مهم ، تعیین می کند. اگر عامل اقتصادی و تکنیکی در دست هر یک از جنس ها باشد، آن یک قدرت را به یدک می کشد و سپس ارزش ها و هنجارها نیز به سراغ قبول ذهنیتها از این برتری خواهد آمد. همانطوری که در دوره زن سالاری زن به اقتضای کار و فعالیتش ، یعنی کشاورزی ، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود، در دوره پدرسالاری با در اختیار گرفتن فعالیتهای اقتصادی توسط مردان ، اهمیت یافتن نرینگی رشد پیدا کرد و در پی آن عقاید و فرهنگها نیز در پی توجیه مردسالاری برآمده اند
نقش زن در زندگی مشترک
خانواده یک سازمان کوچک و بسیار دقیق و حساس است که به حضور کامل زن و مرد به عنوان دو فرد کامل که دارای رشد فکری و شخصیتی باشند نیازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگی مشترک ، پنهان شدن یکی در ذیل عنوان و مشخصات و اهداف دیگری نیست. آنچه که لازمه یک زندگی زناشویی موفق است احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است. حال اگر زنی بخواهد در هر مورد شانه از زیر بار مسئولیت ها خالی کند هر گونه امکان رشد و پرورش فکری را از خود سلب کرده است. گروهی دیگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستایش قرار می دهند. آنچه که لازم است در اینجا یادآور شویم این است که ستایش کردن مردی برای محاسن اخلاقی وی ، هم منطقی است و هم زیبا. اما اگر بخواهیم مردان را مورد ستایش قرار دهیم فقط به این دلیل که آنها موجوداتی از نوع مخالف ما هستند نه تنها منطقی و پسندیده نیست بلکه کاری بس احمقانه می باشد. اینگونه رفتارها یک وابستگی مداوم و سلطه کامل را برای ما می آفریند و سبب می شود همانند یک کودک در انتظار شنیدن یک کلمه ستایش آمیز او بمانیم که شاید او هرگز به زبان هم نیاورد. اگر زنی بدون علت و بی هیچ شناخت شخصیتی زبان به ستایش یک مرد گشود دیگر نمی تواند از حقوق مساوی و آزادی و سازندگی شخصیتی برای خودش دم بزند
لازم است بدانید مردان هم موجوداتی معادل زنان هستند، با کمی اختلافات جسمی که لازمه تکامل زندگی بشر است. همانطور که برای مردان لازم است قبل ازدواج کاملاً رشد فکری و شخصیتی پیدا کنند و تخصصی را کاملاً بیاموزند ، برای زنان هم لازم است قبل از ازدواج کاملاً رشد فکری و شخصیتی پیدا کنند و یک تخصص را بیاموزند. عده ای از زنان همواره می پندارند که هر آنچه در زندگی کم دارند یک مرد قادر است به راحتی به آنها بدهد. گاهی کمبود مادی است از قبیل ماشین، مسکن، یا لوازم زندگی که مرد می تواند به راحتی برای زن فراهم نماید. اما کمبودهای شخصیتی از قبیل قاطعیت ، قدرت انتخاب ، قدرت قضاوت ، صلاحیت زندگی ، لیاقت شخصی و موارد دیگر را هرگز یک مرد نمی تواند یک جا به زن بدهد. اگر مرد ، شایسته و فداکار باشد تنها در مواردی قادر است زن را یاری دهد. اگر به دختران بیاموزند که از هر فرصتی برای پرورش فکری و شخصیتی خود استفاده نمایند و زمانی که کاملاً آمادگی قبول مسئولیت را داشتند اقدام به ازدواج نمایند دیگر این چنین مشکلات و ناهنجاری ها برایشان پیش نخواهد آمد. این گروه از دختران قطعاً در انتخاب همسر موفق تر بوده و بعد از قبول مسئولیت هم به نحو احسن از عهده انجام آن برمی آیند
ازدواج ، بنا نهادن یک خانواده است و خانواده یک سازمان بسیار دقیق و حساس است و به افراد بالیاقتی احتیاج دارد تا اموراتش را سازمان دهند. گروهی از زنان ازدواج را وسیله ای برای فرار از ماهیت وجودی خود می دانند و اغلب می پندارند ازدواج سبب می شود تا همه چیز باب میل آنها پیش رود. این گروه از زنان همیشه به دنبال مردی هستند که آنها را در همه مسائل و مشکلات حمایت کند. گاهی هم از شوهر در ذهن خود یک قهرمان افسانه ای می سازند. می پندارند شوهر فردی است که می تواند یک معشوق و یک محبوب کامل باشد که با بازوهای آهنین مشکلات را یکی پس از دیگری از میان بردارد و جاده خوشبختی را برای آنان همواز سازد. متأسفانه اینگونه زنان هرگز نمی توانند فردی را به عنوان یک همسر واقعی بپذیرند. زیرا توقعات بیش از حد آنان همسرانشان را تبدیل به ماشین یا ابزاری می کند که باید دائماً در پی برآوردن خواسته های آنان باشند و در بسیاری از موارد مشاهده شده است که این گونه رفتارهای غلط زنان موجب از هم پاشیدن پیوند مقدس ازدواج می شود و هرگز نمی تواند سبب شادی و ایجاد کانون گرم پر از محبت در خانواده شود
گروهی دیگر از زنان ، خود را حقیر و کوچک شمرده و دائماً فکر می کنند که در چرخه زندگی ، مرد است که کمان بزرگتر و اساسی تر را تشکیل می دهد و این احساس حقارت و بی شخصیتی و بی اهمیتی نه تنها قبل از ازدواج ، بلکه بعد از ازدواج هم دائماً آنها را همراهی می کند و پس از گذشت چند ماهی از ازدواج ، از خود می پرسند، چه اتفاقی افتاد؟ چرا ازدواج هم نتوانست مرا خوشبخت کند؟ چگونه این بدبختی برای من پیش آمد؟ کدام قسمت مسئله غلط بود؟ اگر شما هم جزء این گروه از زنها هستید، چند لحظه مکث کنید و خود را بررسی کنید. هر چقدر درصد این توانایی در شما بیشتر باشد کارآیی و استقلال شخصیتی شما بیشتر خواهد بود و راحت تر درک خواهید کرد که هیچکس سبب ساز شادی و کامل کننده شخصیت شما نیست غیر از خود شما . هر چه بیشتر به خود متکی باشید راحت تر می توانید درک کنید که یک مرد شاید بعضی از احتیاجات شما را رفع کند ولی هرگز قادر نیست تمامی مشکلات شما را پاسخگو باشد. اگر فکر می کنید حتماً یک مرد باید کامل کننده شخصیتتان باشد با همه سعی و کوشش فردی خود قادر نیستید این تکامل شخصیتی را برای خودتان پیش آورید؛ زیرا محال است مردی علاوه بر شخصیت فردی خودش نیمه دیگر شخصیت زنی را یدک بکشد تا پس از ازدواج به او دهد و کاملش کند. اگر زنی این چنین راجع به خود و مردان فکر کند هرگز نمی تواند انتخابی صحیح و منطقی داشته باشد. زیرا مردی با ظاهری آراسته و اطو کشیده، یک دسته گل ، یک انگشتری الماس و با لاف زدن از رشادت و مردانگی خود به راحتی می تواند او را مجذوب خود نموده و خیلی سهل و آسان با احساسات او بازی کند و پس از مدتی او را همانند کالای دست دوم رها کرده و منجلاب زندگی را برایش عمیق تر و دامنه بدبختی را وسیع تر کند
بیکاری و اشتغال زنان
رشد روز افزون عرضه نیروی کار طی سالهای اخیر، یکی از ویژگیهای بازار کار کشور بوده است. بروز این مسأله به رشد قابل توجه نرخ بیکاری، بهویژه در میان جوانان، زنان و افراد تحصیلکرده منجر شده است. اگر چه افزایش جمعیت تحولات چشمگیر جمعیتی ایران در دهه 60 به عنوان اصلیترین دلیل بالارفتن نرخ بیکاری مطرح میشود، اما افزایش سطح تحصیلات زنان و ورود آنان به بازارکار نیز عامل موثر دیگری است که به عنوان مقوله تأثیرگذار در افزایش عرضه نیروی کار زنان مطرح شده است. بر همین اساس در حال حاضر نیز مانند پنج سال گذشته با افزایش نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده در جامعه روبهرو هستیم. بررسی آمارهای نسبتاً جدیدی که در سال 80 از سوی مرکز آمار ایران درباره توزیع کل زنان بیکار دارای تحصیلات عالی و متوسطه در جوامع شهری و روستایی منتشر شده است، از سهم 7/ 88 درصدی این نرخ در شهرها و نیز سهم 4/ 59 درصدی در روستا خبر میدهد که این امر بیانگر حضور بخش بزرگی از جمعیت بیکار دارای تحصیلات متوسطه و عالی در شهرها و روستاهاست
مهندس لادن نوروزی رئیس گروه جمعیت دفتر اقتصاد کلان سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، جدیدترین تحقیق خود که به بررسی روند تحولات بازار کار زنان در سالهای 76 تا 80 پرداخته است، در گفتوگو با فرهنگ و پژوهش از 4 برابر شدن نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی طی این پنج سال خبر میدهد. وی همچنین معتقد است که با توجه به میزان روز افزون حجم جمعیت زنان دارای تحصیلات بالا، این رقم در حال افزایش است زیرا شرایط حضور این جمعیت، در ساختارهای اقتصادی – اجتماعی فراهم نشده است. فاصله میان نرخ بیکاری زنان و مردان نیز یکی از مواردی است که در تحقیق نوروزی به آن پرداخته شده است. براساس این پژوهش، نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی و تحصیلکرده از 7/4 درصد در سال 75 به 22 درصد در سال 80 رسیده است در حالی که این نرخ در همان سال برای مردان 7/3 درصد و در سال 80 به 10 درصد رسیده است. دوبرابر شدن نرخ بیکاری میان زنان و مردان دارای وضعیت مشابه از نظر تحصیلات حاکی از چیست؟ آیا جامعه فضایی مناسب برای حضور زنان ایجاد نکرده است یا زنان فقط میل به تحصیل دارند؟
کلمات کلیدی :