ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:46 صبح
مقاله تولید سیمان تحت فایل ورد (word) دارای 82 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تولید سیمان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تولید سیمان تحت فایل ورد (word)
فصل اول
ریشه لغوی
سیمان در صنایع ساختمانی ..
تاریخچه ;
ساختار سیمان ;
ترکیبات شیمیایی سیمان .
هیدراسیون سیمان ;
حرارت هیدراسیون
آزمایشهای سیمان ..
نرمی سیمان ;
گیرش سیمان
فصل دوم
تولید سیمان
چهار مرحله اصلی در تولید سیمان پرتلند وجود دارد (روش خشک)
الف- خرد کردن و آسیاب کردن مواد خام ;
ب- ترکیب مواد به نسبت مناسب
ج- پخت مخلوط تهیه شده در کوره (سیستم پخت)
د- آسیاب کردن محصول سیستم پخت (کلینکر) .
فصل سوم
مقدمه ;
مواد اولیه .
نکته: ..
فصل چهارم
چکیده .
مقدمه ..
تولید خطی با یک محصول و یک فعالیت
تولید خطی با یک محصول و چند فعالیت ..
تولید خطی با چند محصول و چند فعالیت ..
تابع تولید سیمان آبیک ..
بازگشت به مقیاس
قابلیت جایگزینی عوامل تولید ;
تحولات فنی ;
فعالیت
دامنه تولید
q = میزان تولید سیمان تن ..
تابع هزینه سیمان آبیک ;
تابع سود سیمان آبیک ..
توابع تقاضای عوامل تولید سیمان آبیک
تابع تولید کارای سیمان آبیک
فصل پنجم
افتتاح کارخانه سیمان زنجان ..
تولید آزمایشی چقدر طول می کشد؟ .
چه برنامه ای برای صادرات خود دارید ؟ .
چه نوع سیمانی تولید می کنید؟
مواد اولیه آن از کجا تامین میگردد؟ ..
میزان اشتغال زایی این پروژه عظیم چند نفر بوده است؟..
سرمایه گذاری پروژه چع بخشی بوده است؟ ;
شریک خارجی هم داشته اید؟
برای عرضه در بورس چه اقداماتی انجام داده اید؟ ..
وضع تولید وعرضه سیمان را در صادرات سیمان
کشور ارزیابی می نمائید ؟
نظر خودتان را در ارتباط با خروج سیمان از
سبد حمایتی بفرمائید؟
منابع
ریشه لغوی
کلمه سیمان از یک لغت لاتین به نام سیمنت ( cement ) گرفته شده است و ماده ای است که دارای خاصیت چسبانندگی مواد به یکدیگر است و در حقیقت ، واسطه چسباندن است
سیمان در صنایع ساختمانی
در صنایع ساختمانی ، سیمان به ماده ای گفته میشود که برای چسباندن مصالح مختلف به یکدیگر از قبیل سنگ و شن ، ماسه ، آجر و غیره بکار میرود و ترکیبات اصلی این سیمان از مواد آهکی است. سیمانهای آهکی معمولا از ترکیبات سیلیکات و آلومیناتهای آهک تشکیل شدهاند که هم بهصورت طبیعی یافت میشوند و هم قابل تولید در کارخانجات سیمانسازی هستند
تاریخچه
اگرچه از زمانهای بسیار گذشته اقوام و ملل مختلف به نحوی با استفاده از سیمان در ساخت بنا سود میجستند، ولی اولین بار در سال 1824 ، سیمان پرتلند به نام “ژوزف آسپدین” که یک معمار انگلیسی بود، ثبت شد. به لحاظ شباهت ظاهری و کیفیت بتنهای تولید شده از سیمانهای اولیه به سنگهای ناحیه پرتلند در دورست انگلیس ، سیمان به نام سیمان پرتلند معروف شد و تا به امروز برای سیمانهایی که از مخلوط نمودن و حرارت دادن مواد آهکی و رسی و مواد حاوی سیلیس ، آلومینا و اکسید آهن و تولید کلینکر و نهایتا آسیاب نمودن کلینکر بدست میآید، استفاده میشود
ساختار سیمان
اساسا سیمان با آسیاب نمودن مواد خام از قبیل سنگ و آهک و آلومینا و سیلیسی که به صورت خاک رس و یا سنگهای رسی وجود دارد و مخلوط نمودن آنها با نسبتهای معین و با حرارت دادن در کورههای دوار تا حدود 1400درجه سانتیگراد بدست میآید. در این مرحله ، مواد در کوره تبدیل به گلولههای تقریبا سیاه رنگی میشوند که کلینکر نامیده میشود
کلینکر پس از سرد شدن ، با مقداری سنگ گچ بهمنظور تنظیم گیرش ، مخلوط و آسیاب شده و پودر خاکستری رنگی حاصل میشود که همان سیمان پرتلند است. با توجه به نوع و کیفیت مواد خام ، سیمان با دو روش عمدهتر و خشک تولید میشود، ضمن اینکه روشهای دیگری نیز وجود دارد. البته امروزه عمومـا از روش خشک در تولید سیمان استفاده میشود، مگر در مواردی که مواد خام ، روش تر را ایجاب کند، زیرا در روش خشک ، انرژی کمتری برای تولید مورد نیاز است
ترکیبات شیمیایی سیمان
مواد خام مورد مصرف در تولید سیمان در هنگام پخت با هم واکنش نشان داده و ترکیبات دیگری را بوجود میآورند. معمولا چهار ترکیب عمده بهعنوان عوامل اصلی تشکیل دهنده سیمان در نظر گرفته میشوند که عبارتند از
سه کلسیم سیلیکات (3O2=C3S)
دو کلسیم سیلیکات ( 2CaOSiO2=C2S)
سه کلسیم آلومینات (3CaOAl2O3=C3A)
چهار کلسیم آلومینو فریت (4CaOAl2O3Fe2O3)
که اختصارا اکسیدهای CaO را با C و SiO2 را با S و Al2O3 را با A و Fe2O3 را با F نشان میدهند. سیلیکاتهای C3S و C2S مهمترین ترکیبات سیمان در ایجاد مقاومت خمیر سیمان هیدراته میباشند. در واقع سیلیکاتها در سیمان ، ترکیبات کاملا خالصی نیستند، بلکه دارای اکسیدهای جزئی بهصورت محلول جامد نیز میباشند. این اکسیدها اثرات قابل ملاحظه ای در نحوه قرار گرفتن اتمها، فرم بلوری و خواص هیدرولیکی سیلیکاتها دارند
ترکیبات دیگری نیز در سیمان وجود دارند که از نظر وزن قابل ملاحظه نیستند، ولی تأثیرات قابل ملاحظه ای در خواص سیمان دارند که عمدتا عبارتند از: MgO،TiO2،Mn2O3،K2O،NaO2، که اکسیدهای سدیم و پتاسیم به نام اکسیدهای قلیایی شناخته شدهاند. آزمایشها نشان داده است که این قلیائیها با بعضی از سنگدانهها واکنش نشان دادهاند و حاصل این واکنش باعث تخریب بتن شده است. البته قلیائیها در مقاومت بتن نیز اثر دارند
وجود سه کلسیم آلو مینات (C3A) در سیمان نقش عمده ای در مقاومت سیمان به جزء در سنین اولیه ندارند و در برابر حملات سولفاتها نیز که منجر به سولفوآلومینات کلسیم میشود، مشکلاتی به بار میآورد، اما وجود آن در مراحل تولید ، ترکیب آهک و سیلیس را تسهیل میکند. میزان C4AF در سیمان هم در مقایسه با سه ترکیب دیگر کمتر است و تأثیر زیادی در رفتار سیمان ندارند، ولی در واکنش با گچ ، سولفو فریت کلسیم را میسازد و وجود آن به هیدراسیون سیلیکاتها شتاب میبخشد
مقدار و اندازه واقعی اکسیدها در ترکیبات انواع سیمان ، مختلف است. البته باقی مانده نامحلول نیز که عمدتا از ناخالصیهای سنگ گچ حاصل میگردد، اندازه گیری میشود، تا حدود 1,5 درصد وزن در سیمان مجاز است. افت حرارتی نیز که دامنه کربناسیون و هیدراسیون آهک آزاد و منیزیم آزاد را در مجاورت هوا نشان میدهد، تا حدود 3 الی 4 در صد وزن سیمان اندازه گیری میشود
هیدراسیون سیمان
ماده مورد نظر ما ملات یا خمیر سیمان است که با اختلاط آب و پودر سیمان ماده چسباننده ای میشود. در واقع سیلیکاتها و آلومیناتهای سیمان در مجاورت آب محصولی هیدراسیونی را تشکیل میدهند که کمکم با گذشت زمان ، جسم سختی بوجود میآید
دو ترکیب عمده سیلیکاتی سیمان یعنی C3S و C2S عوامل عمده سخت شدن سیمان هستند و عمل هیدراسیون روی C3S سریعتر از C2S انجام میگیرد
حرارت هیدراسیون
همانند هر واکنش شیمیایی ، هیدراسیون ترکیبات سیمان نیز حرارتزا است و به میزان حرارتی که در هر گرم از سیمان هیدراته در اثر هیدراسیون در دمای معینی تولید میگردد، حرارت هیدراسیون گفته میشود و به روشهای مختلفی قابل اندازه گیری است. درجه حرارت و دمائی که در آن عمل هیدزاسیون انجام میشود، تأثیر قابل ملاحظه ای در نرخ حرارت تولید شده است دارد
برای سیمانهای پرتلند معمولی ، حدود نصف کل حرارت تا سه روز و حدود 3,4 حرارت تا حدود 7 روز و تقریبا 90 در صد حرارت در 6 ماه آزاد میشود. در واقع حرارت هیدراسیون بستگی به ترکیب شیمیایی سیمان دارد و تقریبا برابر است با مجموع حرارتهای ایجاد شده یکایک ترکیبات خالص سیمان ، اگر به صورت جداگانه هیدراته شود
هر گرم از سیمان تقریبا 120 کالری حرارت آزاد میکند. چون هدایت حرارتی بتن کم است، لذا حرارت میتواند بهعنوان یک عایق حرارتی عمل نماید. از طرف دیگر حرارت تولید شده بوسیله هیدراسیون سیمان میتواند از یخ زدن آب در لولههای موئین بتن تازه ریخته شده جلوگیری نماید. بنابراین آگاهی به خواص حرارتزایی سیمان میتواند در انتخاب نوع مناسب سیمان برای هدف مشخصی مفید باشد
همانطور که گفته شد، نقش اصلی در مقاومت سیمان C3S و C2S ایفا میکنند و C3S در 4 هفته سنین اولیه و C2S پس از آن مقاومت سیمان را ایجاد میکنند. نقش این دو ترکیب در مقاومت سیمان پس از یک سال تقریبا مساوی میشود
آزمایشهای سیمان
به لحاظ اهمیت کیفیت سیمان در ساختن بتن ، معمولا تولید کنندگان ، آزمایشهای متعدد و استاندارد شده ای را برای کنترل کیفیت سیمان انجام میدهند و بعضا نیز مصرفکنندگان برای اطمینان خاطر ، خواص سیمان تولید شده را از کارخانجات درخواست میکنند و گاها نیز آزمایشهایی انجام میدهند. خواص فیزیکی سیمان عمدتا عبارتست از نرمی سیمان ، گیرش سیمان ، سلامت سیمان و مقاومت سیمان
نرمی سیمان
از آنجا که هیدراسیون از سطح ذرات سیمان شروع میشود، مساحت تمامی سطح سیمان موجود در هیدراسیون شرکت دارند. بنابراین نرخ هیدراسیون بستگی به ریزی سیمان دارد و مثلا برای کسب مقاومت سریعتر نیز به سیمان نرم تر یا ریزتر میباشد. اما باید توجه داشت که همیشه یک سیمان نرم از نظر اقتصادی و فنی مقرون به صرفه نیست، زیرا هزینه آسیاب کردن و اثرات بیش از حد نرم بودن سیمان بر خواص دیگر آن مانند نیاز بیشتر به گچ برای تنظیم گیرش ، کارآیی بتن تازه و سایر موارد نیز باید مد نظر باشد
نرمی یکی از خواص عمده سیمان است که معمولا در استانداردها با سطح مخصوص تعیین میشود (m2/kg). روشهای متداول و متفاوتی برای تعیین نرمی سیمان در دنیا بکار گرفته میشود. استاندارد ملی ایران به شماره 390 تعیین نرمی سیمان را مشخص میکند
گیرش سیمان
کلمه گیرش برای سفت شدن خمیر سیمان بکار برده میشود، یعنی تغییر وضعیت از حالت مایع به جامد. گیرش بهعلت هیدراسیون C3S و C2A با افزایش دمای خمیر سیمان اتفاق میافتد. گیرش اولیه مربوط به افزایش سریع دما و گیرش نهایی مربوط به دمای نهایی است. مدت زمان گیرش سیمان با افزایش درجه حرارت کاهش مییابد، ولی آزمایش نشان داده است که در دمای حدود 30 درجه سانتیگراد ، اثر معکوس را میتوان مشاهده نمود. در درجات حرارت پائین ، گیرش سیمان کند میشود
تولید سیمان
براساس طبقهبندی بین المللی ، صنعت سیمان جزء گروه صنایع کانی غیر فلزی محسوب میشود
اصولا” سه روش برای تولید سیمان وجود دارد : 1- روش تر 2- روش نیمهتر 3- روش خشک
نوع این روشها بستگی به مواد خام ورودی به کوره از نظر غلظت و میزان آب اضافه شده به آنها دارد . مهمترین و پرکاربردترین روش تولید سیمان در جهان روش خشک است . سیستم پخت اکثر کارخانههای سیمان کشور ما نیز بر این روش استوار است
در فرآیند نخست (تر) مواد خام بطور مرطوب به داخل کوره تغذیه میگردد . در فرآیند تولید سیمان به صورت خشک ، مواد خام خشک ، آسیاب شده و به صورت پودر خشک به درون کوره تغذیه میشود . در فرآیند نیمهتر مواد خام ابتدا بصورت خشک آسیاب شده و سپس گویچههای حاصله به درون کوره تغذیه میشود
خط تولید سیمان از معدن شروع و به بارگیرخانه و بستهبندی سیمان خاتمه مییابد . در تولید سیمان به روش خشک نخست مواد خام و اولیه نظیر سنگ آهک ، خاک رس ، مارل (خاک آهکدار) ، سنگ گچ ، سنگ آهن و سنگ سیلیس از معادن استخراج میگردند . در استخراج موادی نظیر سنگ آهک ، سنگ آهن و سنگ گچ نیاز به چالزنی و ایجاد انفجار بوسیله دینامیت و مواد منفجره است . موادی نظیر خاک رس و مارل (خاک آهکدار) نیاز به چالزنی و انفجار ندارند و صرفا” از بولدوزرها و یا دستگاههای مشابه جهت دپو کردن مواد استفاده میشود
چهار مرحله اصلی در تولید سیمان پرتلند وجود دارد (روش خشک) :
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:45 صبح
مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه تحت فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
رویکردهاى مختلف ملّاصدرا
1 رویکرد فلسفى
2 رویکرد کلامى
3 رویکرد عرفانى
توصیف دیدگاه ملّاصدرا
الف) هستى شناسى
ب) انسانشناسى
ج) معرفت شناسى
نقد و بررسى
نتیجه گیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله حقیقت تشکیکى وحى در هندسه حکمت متعالیه تحت فایل ورد (word)
ـ آملى، سیدحیدر، جامعالاسرار و منبعالانوار، تهران، علمى و فرهنگى، بىتا
- ابنسینا، رسائل، قم، بیدار، 1400 ق
ـ ـــــ ، مبدأ و معاد، ترجمه محمود شهابى، تهران، دانشگاه تهران، 1332
ـ باقرىاصل، حیدر، نقد و بررسى نظریههاى وحى، تبریز، یاسنبى، 1384
ـ حلّى، حسنبن یوسف، کشفالمراد، ترجمه على شیروانى، قم، دارالعلم، 1383
ـ رشیدرضا، محمّد، کتابالوحى المحمّدى، مصر، المنار، 1352ق
ـ سعیدىروشن، محمّدباقر، تحلیل وحى از دیدگاه اسلام و مسیحیت، تهران، اندیشه، 1375
ـ سهروردى، شهابالدین، مجموعه مصنّفات، تصحیح هنرى کربن، تهران، انجمن ایران، 1396
ـ صالح، صبحى، پژوهشهایى در قرآن و وحى، ترجمه محمّد مجتهد شبسترى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362
ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، وحى یا شعور مرموز، قم، دارالفکر، بىتا
ـ غزالى، محمّد، احیاء علومالدین، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1406ق
ـ ـــــ ، الاقتصاد فىالاعتقاد، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1409ق
ـ ـــــ ، مجموعه رسائل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق
ـ فارابى، ابونصر، السیاسه المدنیه، تعلیق و تصحیح فوزى مترى نجار، تهران، الزهرا، 1346
ـ کاشانى، عبدالرزاق، شرح منازلالسائرین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، 1372
ـ محمّدى رىشهرى، محمّد، فلسفه وحى و نبوّت، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1359
ـ مفید، محمّدبن نعمان، اوائلالمقالات، بیروت، دارالکتب الاسلامى، 1403ق
ـ ـــــ ، تصحیحالاعتقاد، تعلیق هبهالدین شهرستانى، بیروت، دارالکتب الاسلامى، 1403ق
ـ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر پیام قرآن، چ سوم، قم، مدرسه امام علىبن ابیطالب، 1375
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الشواهدالربوبیه، تهران، مطبوعات دینى، 1382
ـ ـــــ ، اسرارالآیات، ترجمه محمّد خواجوى، تهران، مولى، 1380
ـ ـــــ ، الحکمهالمتعالیه فى الاسفار العقلیهالاربعه، چ سوم، بیروت، داراحیاء التراثالعربى، 1981ق
ـ ـــــ ، تفسیر القرآنالکریم، تصحیح محمّد شمسالدین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1419ق
ـ ـــــ ، تفسیر سوره جمعه، ترجمه و تصحیح محمد خواجوى، تهران، مولى، بىتا
ـ ـــــ ، مفاتیحالغیب، تعلیق محمّد خواجوى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1363
ـ نعمانى، شبلى، سوانح مولوى رومى، ترجمه محمّدتقى فخر داعى گیلانى، تهران، بىنا، 1332
چکیده
ملّاصدرا به عنوان متفکرى جامعنگر، رویکردهاى فلسفى، عرفانى، و کلامى گوناگونى را در باب چیستى وحى بررسى کرده و کوشیده است تا عناصر مختلف اندیشه متفکّران پیش از خود را در نگاه معرفتىاش هضم کند. از اینرو، در آثار گوناگون صدرالمتألّهین، سه رویکرد قابل مشاهده است که وى براى وحدتبخشى و جامعیت، به سمت حلّ تعارضات این رویکردها حرکت مىکند
نویسندگان در این مقاله تلاش مىکنند نشان دهند که ملّاصدرا رویکردهاى مختلف و مبانى متنوّع را در هندسه حکمت متعالیه به یکدیگر مىپیوند تا مشخّص شود که رابطه وحیانى و حقیقت وحى، به جاى آنکه حقیقتى ماهوى باشد، حقیقتى وجودى است. و به تبع، وجودى بودن است که در مراتب مختلف هستى قابل تشکیک است و در بستر مراتب هستى، از قرآن امرى تا فرقان خلقى، سیّالیت و تدرّج دارد. این وحىشناسىْ قرآنشناسى خاصّى را براى ملّاصدرا به ارمغان مىآورد که رنگوبوى وجودى دارد. توجه به مراتب و ابعاد مختلف حقیقت وحى، نظرگاه او را از فروکاهشگرایى به یکى از ساحتهاى معرفتى وحى نظیر کلام لفظى، معرفت عقلانى، و; مصون مىدارد
کلیدواژهها: حکمت متعالیه، وحى، حقیقت وحى، ملّاصدرا، وجود تشکیکى وحى، قرآنشناسى
مقدّمه
مسئله وحى یکى از مهمترین مشترکات میان ادیان آسمانى است. وحى همچنین جزء کانونىترین مسائلى است که سایر امور دینى حول محور آن و در شعاع آن قرار مىگیرند. در طول تاریخ حیات تفکر اسلامى، اندیشمندان بسیارى به استقبال شناخت این مسئله رفتند؛ چراکه از سویى لازم بود مسئله وحى مانند همه پدیدههاى دیگر در بوته بررسى و شناخت قرار گیرد و از دیگر سو ماهیت اسرارآمیز این پدیده کنجکاوى علمى انسانها را برمىانگیخت. از اینرو، هرکس با هر میزان دانشْ به کنکاش سرشت وحى پرداخت. تنوّع نظرگاههاى مختلف شاهد این مدّعاست. همراه با سیر کاروان معرفتى بشر و پیدایش نظامهاى کلامى مختلف و نظامهاى عرفانى و فلسفى، تبیینهاى متفاوتى از این موضوع ارائه شد. فارابى در جایگاه یک فیلسوف، به طرح مسئله وحى پرداخت و با آن برخوردى فلسفى داشت؛ او بر اساس مبانى فلسفى مشّاء، طرحى نو درانداخت که پارادایم و چارچوب کلّى آن مورد پذیرش فیلسوفان پس از خودش قرار گرفت. دغدغه فارابى جان ابنسینا را برآشفت و او نیز با این مسئله درگیر شد؛ اهمیت و نقش کانونى وحى او را بر آن داشت تا به عنوان وارث اندیشههاى فارابى، این نحوه از مواجهه با مسئله وحى را بپذیرد. اهمیت این نحوه از مواجهه هنگامى روشنتر مىشود که بدانیم برخى از فلاسفه نظیر ابنرشد در زاویهاى کاملاً معکوس به طرح فلسفه و برهان در دامن وحى پرداختند و کوشیدند تا ضرورت و جایگاه معرفت فلسفى را از دیدگاه وحى به بررسى بنشینند. غزالى با رویکرد عرفانى این مسیر را ادامه مىدهد تا به شیخ اشراق مىرسد. امّا هرکدام از این مکاتب با نگاه معرفتى خود به بررسى سرشت وحى پرداختند. بدین سبب، آنها مجبور به فروکاهش حقیقت چندساحتى و چندبعدى وحى به یکى از ساحتهاى معرفتى عقل، قلب، کلام و; شدند. در درمان این فروکاهشگرایى، برخى اندیشمندان به اخذ رویکرد جامعنگر و برقرارى دیالوگ میان ساحتهاى معرفتى مختلف پرداختند. ملّاصدرا به عنوان وارث اندیشه اندیشمندان پیش از خود، با نگاه جامعنگر حکمت متعالیه، به تحقیق در این باب مىپردازد. او رویکردهاى مختلف در باب چیستى وحى را مورد بررسى قرار مىدهد و مىکوشد تا ابعاد و مراتب مختلف حقیقت وحى را از نظر دور ندارد. روشمندى و جامعنگرى وى و هندسه معرفتى حکمت متعالیه این اجازه را به او مىدهد. از اینرو، بررسى نظرگاه وى اهمیت خاصّى دارد
در این جستار، ما ابتدا به رویکردهاى متنوّع ملّاصدرا در کتب مختلفش مىپردازیم و پس از آن توصیف نهایى دیدگاه او را جستوجو مىنماییم تا رویکردهاى مختلف او به همگرایى برسند. در آخر نیز حقیقت وحى را از نظر او مشخّص مىنماییم
رویکردهاى مختلف ملّاصدرا
اگرچه ملّاصدرا با هندسه معرفتى حکمت متعالیه درصدد بررسى چندجانبه و چندساحتى موضوع برمىآید، تا زوایاى مختلف موضوع تبیین بهترى بیابند، ما شاهد رویکردهاى مختلف و بعضا متفاوتى در آثار گوناگون وى هستیم که رو به همرسانىها دارند و در جهت وحدت معرفتى حرکت مىکنند. این رویکردها عبارتاند از
1 رویکرد فلسفى
در رویکرد فلسفى، نخست این پرسش مطرح مىشود: ما هو الوحى؟ سپس، در پاسخ به آن، مبانى سهگانه نظام فلسفى به یکدیگر مىپیوندند تا وحى را تبیین نمایند؛ چنانکه فارابى به عنوان یک فیلسوف مشّایى مبدع و طرّاح نظریه فلسفى و عقلانى وحى است. او از یکسو، مراتب عقل انسانى را از عقل هیولانى و عقل بالفعل تا عقل مستفاد مطرح مىکند؛ از دیگر سو، مراتب قوس نزولى وجود را از عقل اوّل که صادر اوّل است تا عقل دهم به تصویر مىکشد. پس از آن، عقل دهم و عقل فعّال را همان روحالقدس و جبرییل مىداند و در یک همسانسازى، سنگبناى این اصطلاح را پایهگذارى مىکند. او مىگوید: «و عقل فعّال همان است که شایسته است روحالامین و روحالقدس و اسمایى مشابه این دو اسم نامیده شود و رتبه آن ملکوت و اسمایى مشابه آن نامیده مىشود
تعامل عقل فعّال و عقل منفعل رابطه وحیانى را شکل مىدهد. «پس این افاضه از عقل فعّال به سوى عقل منفعل به اینکه بین آن دو عقل مستفاد واسطه باشد، همان وحى است.»
فارابى نه تنها از ارتباط، بلکه از اتّحاد و حتى حلول عقل فعّال در عقل منفعل سخن مىگوید؛ چیزى که بعدها ابنسینا آن را برنمىتابد. در همین راستا، چون ارتباط عقلانى در گستره و حوزه کلّیات مطرح است، گزارهها و مطالب جزئى قابل مشاهده در ادیان را قوّه متخیّله نبى تبیین مىکند. ابنسینا به تداوم راه فارابى مىاندیشد و با پذیرش چارچوب کلّى بحث فارابى، به پردازش تکاملى آن مىپردازد. طرح جامع ابنسینا در رساله فیض الهى از مجموعه رسایلش قابل مشاهده است. او رابطه وحیانى را در قالب فعل و انفعال مطرح مىکند؛ فعل و انفعالى که میان ابعاد وجودى نبى و مراتب برتر هستى اتّفاق مىافتد
الف) میان فاعل و منفعل نفسانى که در یک طرف فعل واجبالوجود و یا عقول مفارقه قرار داشته باشد و در طرف دیگر نفس انسانى که صاحب عقل قدسى است
ب) میان فاعل و منفعل نفسانى که در یک طرف نفوس سماوى قرار داشته باشد و در طرف دیگر قوّه متخیّله که ذیل عقل عملى مىباشد و این به خاطر تکامل روح نبى است
ج) میان فاعل نفسانى و منفعل جسمانى که در یک طرف نفس انسانى قرار داشته باشد و در طرف دیگر عالم طبیعت؛ و نفس نبى چنان تکامل مىیابد که مىتواند مانند فاعل بالعنایه، گذشته از تأثیر بر بدن خود، بر جهان پیرامون نیز تأثیر بگذارد. این رابطه منجر به پیدایش معجزه از جانب انبیاى الهى مىگردد
پیامبر پس از دریافت معقولات آنها را تنزّل مىدهد و به قوّه متخیّله مىسپارد؛ قوّه متخیّله نیز که به قدر کمال در نبى موجود است در بیدارى و خواب کار مىکند و این حقایق بسیط و مجمل عقلانى را که در نطق، به دست پیامبر رسیده است به جزئیات و نظم و ترتیب تفصیلى تنزّل مىدهد. قوّه واهمه نیز در این کار قوّه متخیّله را همراهى مىکند. پس از آن، حقایق وحیانىِ دریافتى به حسّ مشترک منتقل مىشوند و از حسّ مشترک به حواسّ ظاهرى انتقال مىیابند. حسّ باصره ملکى را مىبیند و حسّ سامعه نیز اصواتى را مىشنود. لذا فرشته وحى در هنگام القا و خواندن آیات الهى و پیام وى دیده و شنیده مىشود
مراتب عقول انسانى نیز از نظر ابنسینا به گونهاى است که سه رتبه را دارا مىباشد و عقل بالفعل و عقل بالمستفاد به اعتبار مختلف مىشوند؛ وگرنه در حقیقت یکى هستند. لذا برخلاف اندیشه فارابى، در اینجا، عقل مستفاد کمرنگ مىشود؛ امّا این امر به پررنگى عقل بالفعل منجر نمىشود؛ چراکه ابنسینا مىکوشد تا دفعى بودن و موهبتى بودن وحى را نشان دهد، در حالى که در اندیشه فارابى دستیابى به وحى و اتّحاد با عقل فعّال به تدریج در سیر کمالى از عقل هیولانى تا عقل بالمستفاد ادامه مىیافت و پذیرش وحى منوط به طى این سیر تدریجى بود. ناگفته نماند، ابنسینا سعى در حذف این تدریج دارد تا اکتسابى بودن وحى را بىرنگ نماید. این مهم با طرح عقل قدسى نبى و قوّه حدس انجام مىشود
شیخ اشراق در مبانى هستىشناختى دیدگاه عقلانى وحى، با کشف عالم مثال، باب تازهاى در بحث نبوّت و موضوع وحى مىگشاید. او همچنین سه ویژگى مذکور را براى نبى کافى نمىداند، چراکه این سه خصوصیت را به جز انبیا در دیگر اخوان تجرید نیز قابل اجتماع مىداند؛ از اینرو، در کتاب تلویحات، شرط دیگرى را نیز اضافه مىکند: «بدان، شرط اوّل در نبوّت، آن است که از آسمان براى اصلاح نوع انسان مأمور باشد.»
سخنان صدرالمتألّهین در برخى از آثارش کاملاً گرایش فلسفى دارد که به عقلى بودن سنخ وحى منجر مىشود. او در این رویکرد، پارادایم معرفتى فارابى را مىپذیرد، از فعل و انفعال نفس نبى از طریق قواى سهگانه خود یعنى عاقله، متخیّله و عامله با عوالم غیبى سخن مىگوید، و خصایص نبى را در کمال این سه قوّه بررسى مىکند.5 وى یکسانسازى عقل فعّال با جبرییل را از فارابى اخذ مىکند6 و در باب علمالنفس فلسفى نیز همچون ابنسینا تمایز عقل بالفعل از عقل بالمستفاد را به اعتبار مىداند؛ از این گذشته، نقش قوّه حدس و عقل قدسى نبى را نیز برجسته مىنماید7 تا از این رهگذر بر موهبتى و یقینى بودن وحى نبوى تأکید کرده باشد. البته، در بحث عوالم ثلاثه، به جاى نفوس فلکى ابنسینا، عالم مثال منفصل شیخ اشراق را قرار مىدهد و عدم اتّحاد عاقل و معقول را برنمىتابد و با توضیح اتّحاد وجودى عقل انسانى با نور عقل فعّال، از ابنسینا جدا مىشود
2 رویکرد کلامى
در کتب کلامى، به مسئله وحى به طور مستقل پرداخته نشده است و متکلّمان برخلاف فلاسفه، دغدغه چیستى و بررسى ماهوى وحى را نداشتهاند؛ آنچه اغلب به عنوان اصلى روششناختى مدّنظر آنان قرار داشته اثبات مسائل و موضوعات دینى بوده است. از اینرو، در دو موضع، به مسئله وحى پرداختهاند؛ یکى در ذیل بحث از صفات ثبوتیه خداوند در باب کلام الهى به تبیین بحث پرداختهاند که به دنبال تکلّم الهى با بندگان، بحث وحى مطرح مىشود. این است که متکلّم در کاوش و جستوجوى این مطلب است که خداوند چگونه با بندگان خود سخن مىگوید؟ و این در حالى است که برخى دیدگاهها مانند دیدگاه فلسفى بیشتر به دنبال این پرسش هستند که انسانها چگونه کلام الهى را مىشنوند و پیام الهى را دریافت مىکنند؟ از اینرو، متکلّمان معتزلى در باب کیفیت تکلّم الهى به این معنا رسیدند که چون خداوند قادر است و داراى قدرت عام مىباشد، مىتواند اصوات و حروف را در اشیا ایجاد کند؛ این اصوات را مخاطب کلام الهى با همین گوش ظاهرى مىشنود. «نزد معتزله، تکلّم خداوند آن است که خداى متعال حرفها و صوتهایى را در اجسام بىجان ایجاد کرده است که بر مراد و مقصود او دلالت دارد.»
متکلّمان امامیه نیز همین نظر را پذیرفتهاند. در مقابل، اشعریان بیان مىکنند
خداوند متکلّم است؛ بدین معنا که معنایى سواى علم، اراده و دیگر صفات، قائم به اوست که عبارتها بر آن دلالت دارند و این همان کلام نفسانى است. کلام نفسانى نزد اشاعره معناى واحدى است که نه امر است و نه نهى، یا خبر و یا دیگر شیوههاى سخن
در واقع، کلام نفسى مانند همان صور ذهنى است که در اذهان انسانها قبل از تنزّل به عالم الفاظ و حروف مىباشد؛ امّا جاى این اشکال براى اشاعره مىماند که: تفاوت دقیق این صفت با صفات علم و اراده الهى چیست؟
اشکال دیگر آنکه اگر حقیقت کلام الهى عبارت از همان کلام نفسانى باشد، مخاطب کلام الهى چگونه کلام الهى را مىشنود؟ برخى از اشاعره مانند غزالى به این اشکال توجه دارند. غزالى در پاسخ بیان مىکند که کیفیت این استماع توسط نبى براى ما مشخص نیست؛ در اینجاست که او به نظریه وحى، به عنوان شعور مرموز و ویژه، نزدیک مىشود
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:45 صبح
مقاله نگاهى انتقادى به ابعاد معرفتى ایدهآلیسم تحت فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نگاهى انتقادى به ابعاد معرفتى ایدهآلیسم تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نگاهى انتقادى به ابعاد معرفتى ایدهآلیسم تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
مبانى معرفتى ایده آلیسم
1 شک گرایى
2 ضدّیت با متافیزیک
3 دلیل اصلى ایده آلیسم
پیامدهاى معرفتى ایده آلیسم
1 انسجام گرایى
2 پراگماتیسم
3 ساختگرایى
دلایل وجود جهان مستقل از ذهن
سه مشکل نهایى ایده آلیسم
1 بطلان ادعاى مدارا
2 جزم اندیشى
3 از خصومت با خدا تا مرگ انسان
نتیجه گیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله نگاهى انتقادى به ابعاد معرفتى ایدهآلیسم تحت فایل ورد (word)
ـ آدلر، مور تیمر جى.، ده اشتباه فلسفى، ترجمه انشاءاللّه رحمتى، تهران، الهدى، 1379
ـ اونامونو، میگل دو، درد جاودانگى یا سرشت سوگناک زندگى، ترجمه بهاءالدین خرّمشاهى، تهران، امیرکبیر، 1360
ـ برگر، پتر ل. و لوکمان، توماس، ساخت اجتماعى واقعیت: رسالهاى در جامعهشناسى شناخت، ترجمه فریبرز مجیدى، تهران، علمى و فرهنگى، 1375
ـ پاپکین، ریچارد هنرى و آوروم استرول، کلّیات فلسفه، ترجمه سید جلالالدین مجتبوى، تهران، دانشگاه تهران، بىتا
ـ پوپر، کارل، واقعیگرى و هدف علم، ترجمه احمد آرام، تهران، سروش، 1373
ـ جیمز، ویلیام، پراگماتیسم، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1370
ـ دکارت، رنه، تأمّلات در فلسفه اولى، ترجمه احمد احمدى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1361
ـ فروغى، محمّدعلى، سیر حکمت در اروپا، تهران، زوّار، 1367
ـ رورتى، ریچارد، فلسفه و امید اجتماعى، ترجمه عبدالحسین آذرنگ و نگار نادرى، تهران، نى، 1384
ـ ژیلسون، اتین هنرى، روح فلسفه قرون وسطى، ترجمه ع. داوودى، تهران، علمى و فرهنگى، 1379
ـ فى، برایان، فلسفه امروزین علوم اجتماعى، ترجمه خشایار دیهیمى، تهران، طرح نو، 1381
ـ گودمن، نلسون، واقعیت، افسانه و پیشبینى، ترجمه رضا گندمى نصرآبادى، قم، دانشگاه مفید، 1381
- Harris, J. F., Against Relativism: A Philosophical Defense of Method, La Salle, Ill., Open Court,
- Miller, Caleb, “Realism, Antirealism and Common Sense”, in: W. P. Alston (ed.), Realism and Antirealism, Ithaca and London, Cornell University Press,
- Nagel, Thomas, The Last Word, Oxford, Oxford University Press,
- Niiniluoto, Ilkka, Critical Scientific Realism, Oxford, Oxford University Press,
چکیده
با اینکه ایده آلیسم در غربِ معاصر حضور و نتایج گسترده اى داشته است، امّا به نظر مىرسد که مبانى و پیامدهاى معرفتى این دیدگاه دستخوش ناسازگارىهاى درونى و کاستىهاى اساسى است. در این نوشتار، نخست پارهاى از مبانى معرفتى ایدهآلیسم با نگاهى انتقادى ارزیابى خواهد شد؛ سپس از نظریه هاى انسجام، پراگماتیسم، و ساختگرایى به عنوان سه پیامد معرفتى اصلى ایدهآلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخى از مشکلات نهایى ایدهآلیسم اشاره خواهد شد
کلیدواژه ها: ایده آلیسم، رئالیسم، شک گرایى، انسجامگرایى، پراگماتیسم
مقدّمه
دکارت در حوزه عقل گرایى، و برکلى و هیوم در حوزه تجربهگرایى، زمینه ظهور ایده آلیسم در دوران مدرن را فراهم آوردند. با این حال، ایدهآلیسم در دوران جدید با انقلاب کوپرنیکى کانت به بیانى صریح و مسیرى مشخص دست یافت. کانت بود که شىء فىنفسه را ناشناختنى دانست. او با اینکه ذهن را متأثر از شىء فىنفسه مىپنداشت و مىپذیرفت که چیزها در قواى ادراکى ما اثر مىگذارند، ولى در تناقضى آشکارْ اطلاق مقولاتى مانند «وجود» و «علّت» را بر چیزى که در ذهن اثر مىگذارد (و در شکلگیرى شناخت دخیل است) نامشروع تلقّى مىکرد. به عبارت دیگر، او از یکسو مىپذیرفت که جهان مستقلى وجود دارد و از سوى دیگر، آن را ناشناختنى و رازآلود تصوّر مىنمود و تأکید مىکرد که سخن گفتن از چنین جهانى امکانپذیر نیست (روشن است که خود این سخن نوعى توصیف شمرده مىشود). به همین دلیل، ایدهآلیستهاى پس از کانت با هدف حلّ این تناقض به انکار اصل وجود شىء فىنفسه پرداختند
به هر روى، در ایدهآلیسم کانتى، جهان آنگونه که به نظر مىرسد از جهان آنگونه که هست، جدا مىشود و زمینه حذف جهان آنگونه که هست (و پذیرش تکثّر جهانهاى پدیدارى) فراهم مىآید. کانت از این مطلب که «ما همه واقعیت را ادراک نمىکنیم» (یا اینکه «همه آنچه ادراک مىکنیم واقعى نیست»)، به این نتیجه مىرسد که: ما هیچ شناختى نسبت به واقعیت آنگونه که هست نداریم و نمىتوانیم داشته باشیم. از اینرو، منتقدان کانت را متهم به مغالطه «همه یا هیچ» مىکنند؛ چون راههاى میانه زیادى در این بین وجود دارند و مىتوان دیدگاههاى رئالیستى معتدلى را فرض کرد که در مسیرى بین «همه» و «هیچ» قرار دارند. در واقع، از نگاهى رئالیستى، قواى ادراکى نیز بخشى از جهان واقعى به شمار مىروند و کارکرد آنها تابع خواست فرد نیست؛ به همین دلیل، چگونگى به نظر رسیدن چیزها از اختیار فرد خارج است. براى نمونه، رنگ یا شکل چیزها در کنترل فرد نیست: درست است که میز روبهروى ما از یک چشمانداز به شکل دایره، و از چشماندازى دیگر به شکل بیضى است؛ امّا این مطلب خارج از حوزه اختیار ما مىباشد. بنابراین، اینکه جهان اینگونه به نظر مىرسد، مىتواند به این معنا باشد که جهان واقعى به گونهاى است که براى ما اینگونه نمودار مىشود؛ پس، نمودار مىتواند منشأ عینى داشته باشد. به عبارت دیگر، چرا نگوییم که این خاصیت عینى میز است که از یک چشمانداز دایره به نظر مىرسد و از چشماندازى دیگر بیضى؟ بر اساس این استدلال، تفاوت منظرها به معناى ذهنى بودن آنها نیست و به همین دلیل است که با تصمیم ذهن، نمىتوان منظر و چشمانداز را تغییر داد و از چشماندازى که میز دایره است آن را بیضى دید
از نظر رئالیستها، اثرى که چیزها بر قواى شناختى دارند، نوعى رویارویى بین فاعل شناسا و واقعیت است و همین رویارویى دلیلى بر وجود و علّیت واقعیت فىنفسه و نوعى شناخت قلمداد مىشود. بنابراین، ذهن در تعامل با جهان خارج ـ دستکم ـ به تصویرى ناقص از آن مىرسد. البته، رئالیسم به معناى نفى فعالیت ذهن نیست؛ از اینرو، رئالیستها مدّعى نیستند که همه چیز مستقل از ذهن است یا اینکه وجود هر چیزى در دسترس همه اذهان قرار دارد. آنان حتى مىپذیرند که ادراک هر فرد مطابق توان و نیاز اوست؛ ولى این مطلب تنها بدین معناست که افراد قادر نیستند، به طور همزمان، به همه ابعاد جهان ـ یا حتى به همه ابعاد تأثیرى که جهان بر ادراک آنها دارد ـ توجه کنند
مبانى معرفتى ایده آلیسم
1 شک گرایى
به لحاظ تاریخى، شک مدرن بستر اصلى پیدایش ایده آلیسم است. دکارت بود که براى نخستین بار، از شک به جزمى انسانمحور رسید. او با گذر از شک، به دنبال روشى بود که اگر شخص آن را درست و دقیق به کار گیرد، «هیچ امر دورى نیست که سرانجام به آن نرسد، و پنهانى ]نیست[ که آشکار نسازد.» دکارت در روش خود، براى تجربه، اهمیتى قائل نبود و تلاش داشت تا این علم خطاناپذیر و مطلق را بر اساس مفاهیم فطرى به دست آورد. او در مورد مفاهیم حاصل از قواى ادراکى مىنویسد
لازم نیست این قبیل مفاهیم را به سازندهاى غیر از خودم نسبت بدهم، زیرا اگر آنها خطا باشند... از عدم نشئت یافتهاند؛ امّا اگر این مفاهیم حقیقت داشته باشند، باز هم از آنجا که واقعیت را آنچنان براى من ناچیز نشان مىدهند که حتى نمىتوانم مابهازاى آنها را از معدوم به روشنى بازشناسم، پس دلیلى نمىبینم که آنها را مخلوق خود ندانم
حاصل شک هیوم نیز نوعى پدیدارگرایى بود که به انقلاب کوپرنیکى کانت، و در نهایت به ایدهآلیسم مطلق انجامید. این مطلب نشان مىدهد که شک مدرن به معناى اذعان به ضعف نیست، بلکه راهى براى انکار ضعفهاى معرفتى است. گفتنى است که در دوران معاصر، تامس کوهن در کتاب ساختار انقلابهاى علمى از نسبىگرایى معرفتشناختى به این نتیجه وجودشناختى رسید که هریک از هواداران پارادایمهاى رقیب، کار خویش را در جهانى متفاوت دنبال مىکنند. هاریس مىگوید
همانگونه که از نظر گودمن متافیزیکدانها جهانها را با نیروى قراردادى نظریهها مىسازند، از نظر کوهن نیز دانشمندان جهانها را با نیروى واقعیتساز پارادایمها مىسازند. در هر دو مورد، معیارى براى ارزیابى درستى یا ترجیح یک نظریه یا پارادایم با کمک مفهوم مطابقت با جهان «واقعى» یافت نمىشود و در هر دو مورد با تکثّرى از جهانها روبهرو هستیم... و در هر دو دیدگاه نیز تمایز بین واقعیت و نظریه از میان مىرود
بنابراین، از نظر تاریخى، شک مدرن زمینهساز ایدهآلیسم است. امّا پیوند بین شک و ایدهآلیسم به لحاظ منطقى با مشکلى جدّى روبهروست و به نظر مىرسد که شک با ایدهآلیسم سازگار نیست؛ چون شک بدون فرض جهانى مستقل از ذهن ممکن نمىباشد و اگر جهان مستقل از ذهن انکار شود، دیگر جایى براى شک باقى نمىماند. این سخن که «هیچ شناختى قطعى نیست» زمانى معنا دارد که چیزى مستقل از ذهن وجود داشته باشد. اگر جهان تابع و حاصل ذهن باشد، دیگر جهل یا شک یا خطا بىمعنا تلقّى خواهد شد و بدین ترتیب، همه حقیقت در برابر ذهن، و وابسته به آن خواهد بود
شک به معناى پذیرش ضعف و نقصى معرفتى است، در حالى که ایدهآلیسم دیدگاهى فروتنانه نیست و نوعى مطلقاندیشى به حساب مىآید که بر اساس آن، هر چیزى وابسته به ذهن است و هیچ چیزى مستقل از ذهن وجود ندارد. بنابراین، از نظر منطقى، نمىتوان شک و ایدهآلیسم را با یکدیگر جمع کرد؛ در حالى که این دو در فلسفه مدرن با یکدیگر جمع شدهاند. بسیارى از فیلسوفان غربى در معرفتشناسى با شک، و در وجودشناسى با ایدهآلیسم شناخته مىشوند
2 ضدّیت با متافیزیک
با اینکه اغلب شک هیوم را به عنوان زمینه انقلاب کوپرنیکى کانت معرفى مىکنند، امّا به نظر مىرسد که تجربهگرایى هیوم و ضدّیت او با متافیزیک نقش مؤثرترى در پیدایش ایدهآلیسم داشته است. هیوم از دو جهت مشروعیت جودشناسى را به چالش مىکشید: نخست آنکه وجود را محمولى واقعى نمىدانست؛ دوم اینکه عقل را به عنوانى راهى براى ناخت واقعیت به رسمیت نمىشناخت. در واقع، او تلاش داشت تا بنیان شناخت را صرفآ با تکیه بر دادههاى تجربى پىریزى کند. این در حالى است که در فرایند شناخت، اگر تنها به دادههاى تجربى بسنده شود، موضوع شناخت امرى ذهنى خواهد بود و راهى به بیرون از ذهن نخواهد داشت. به همین دلیل، تجربهگرایى هیوم به پدیدارگرایى، و سرانجام به خودباورى (سولیپسیسم) ختم مىشود
به هر روى، تنها بر پایه استدلال عقلى است که مىتوان دادههاى تجربى را حاصل و نشانه جهان خارج از ذهن دانست. امّا تجربهگرایان ـ به پیروى از هیوم ـ شناخت عقلى را شناختى تحلیلى و کماهمیت تلقّى مىکنند و فقط شناخت تجربى را به رسمیت مىشناسند؛ حال آنکه در این صورت، براى دفاع از مشروعیت شناخت تجربى، راهى نمىماند. شناخت تجربى از دو جهت به شناخت عقلى نیازمند است
الف) در تبیین سازوکار شناخت تجربى، باید وجود دادههاى تجربى را پذیرفت؛ امّا داده تجربى، جسم محسوس نیست که با روش تجربى قابل شناخت باشد. بنابراین، تنها در وجودشناسى عقلى و دوگانهانگار است که مىتوان داده تجربى نامحسوس را مبناى شناخت جسم محسوس دانست
ب) در علوم تجربى، استقرا به عنوان روش اصلى شمرده مىشود. این روش نیازمند توجیه است؛ ولى تلاشهاى تجربهگرایان براى توجیه تجربىِ آن تاکنون ناموفق بوده است
بنابراین، تجربهگرایى به عقلگرایى وابسته است: بدون عقل، تجربه نیز حجّیت خود را از دست مىدهد و بىمبنا مىشود. روشن است که با کنار رفتن عقل و تجربه، و در غیاب هرگونه عقلانیت، دیگر راهى براى اثبات خارجیت چیزها باقى نمىماند. از اینرو، انحصارگرایى تجربى بدین معناست که نفى حجّیت روش عقلى مىتواند زمینهساز ظهور ایدهآلیسم باشد. البته این مطلب در مورد انحصارگرایى عقلى نیز صدق مىکند؛ یعنى نفى حجّیت روش تجربى و اکتفا به روش شهودى و استنتاجى نیز متضمّن نوعى در خود فرو رفتن و ایدهآلیسم است که در فلسفه دکارت دیده مىشود
ناگفته نماند که ایدهآلیسم پس از کانت، مصداق بارز متافیزیک به شمار مىرود و مىتوان گفت: ضدّیت با متافیزیک که از زمان هیوم باب شد، با ظهور نتایج آن، به دیدگاهى خودویرانگر تبدیل شد؛ چون پس از هیوم، فلسفه تبدیل به ذهنشناسى گشت و بدین ترتیب، متافیزیک با چهره جدیدى در چارچوبهاى ایدهآلیستى به حیات خود ادامه داد (یعنى فلسفه هنوز وجودشناسى بود و تنها تحوّلى که به وجود آمد این بود که جهان هستى منحصر به ذهن و پدیدارهاى ذهنى تلقّى شد.) مشابه همین اتّفاق در فلسفه تحلیلى نیز رخ داد. فیلسوفان تحلیلى در دوران معاصر تلاش زیادى کردند تا بدون گرفتار شدن به ایدهآلیسم، از روش عقلى فاصله بگیرند. این فیلسوفان پدیدارها را حاصل فعالیت ذهن نمىدانستند و به دنبال بیان ساختار ذهن یا مقولات ثابت ذهنى یا تاریخ عقل نبودند. امّا در متن فلسفه تحلیلى، جریان ضدّرئالیستى بسیار گستردهاى ظهور کرد که به جاى تأکید بر نقش ذهن، بر نقش زبان در ساختار جهان اصرار مىورزید. نلسون گودمن، که شاخصترین نماینده جریان یادشده است، در این مورد مىنویسد
ما تاحدودى مانند کانت قائلیم به اینکه اعتبار استقرا نه تنها به آنچه ارائه مىشود، بلکه به نحوه تنظیم و ساماندهى آن نیز وابسته است. امّا تنظیم و ساماندهىاى که به آن اشاره کردیم، متأثر از کاربرد زبان است و به هیچ امر قطعى یا غیرقابل تغییر در ماهیت شناخت آدمى مستند نیست
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:45 صبح
مقاله «زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون تحت فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله «زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله «زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
نگاهى تاریخى به «زمان»
هستى زمان
چیستى زمان
درک حقیقت وجود زمان و اعتبار عقلى آن
«آن» و نسبت آن با «زمان»
زمان از دیدگاه برگسون
فرضیه تحولى زمان در برابر دیگر فرضیهها
زمان تحولى برگسون
ماحصل نظریه برگسون در باب زمان
مقایسه میان آراى ملّاصدرا و برگسون در باب زمان
نتیجه گیرى
••• منابع
پىنوشتها
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله «زمان» از دیدگاه ملّاصدرا و برگسون تحت فایل ورد (word)
ـ ابراهیمى دینانى، غلامحسین، ماجراى فکر فلسفى در جهان اسلام، تهران، طرح نو، 1376
ـ ابنسینا، فنّ سماع طبیعى شفا (بخش زمان)، قم، مکتبه آیهاللّه مرعشى نجفى، 1405ق
ـ ارسطو، طبیعیات، ترجمه مهدى فرشاد، تهران، امیرکبیر، 1363
ـ افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمّدحسن لطفى، ج 3 (رساله تیمائوس)، تهران، خوارزمى، 1367
ـ برگسون، هنرى، پژوهش در نهاد زمان و اثبات اختیار، ترجمه علىقلى بیانى، تهران، شرکت سهامى انتشار،1368
ـ ـــــ ، تحول خلّاق، ترجمه علىقلى بیانى، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامى، 1371
ـ ـــــ ، زمان و اراده آزاد، ترجمه احمد سعادتنژاد، تهران، امیرکبیر، 1354
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، شرح الهدایه الاثیریه، تصحیح عبداللّه نورانى، تهران، علمىو فرهنگى، 1375
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1981م
ـ نجفىافرا، مهدى، حرکت و زمان در فلاسفه، تهران، روزنه، 1382
ـ وال، ژان، بحث در مابعدالطبیعه، ترجمه یحیى مهدوى و همکاران، تهران، خوارزمى، 1370
چکیده
زمان حقیقتى است که با وجود انسان پیوند یافته است و انسان همیشه خود را در چنبره آن مىیابد،گویا انسان اسیرِ زمان است و راهى براى برونرفت از این اسارت ندارد. ملّاصدرا و برگسون کهفیلسوفانى از دو سنّت فلسفى متفاوت هستند، در تلقّى خویش از زمان، افقى تازه گشوده و راهى نوآغازیدهاند. هم ملّاصدرا و هم برگسون بر آن بودهاند که حقیقت زمان را باید در نسبت با وجودتفسیر کرد. ملّاصدرا زمان را حقیقتى مىداند که از نحوه وجود مادّیات انتزاع مىشود؛ برگسون نیززمان را مرادف حرکت مىداند و آن را دیرندى مىشمارد که فقط از طریق خودآگاهى و شهود محض قابل درک است و بنیاد هستى ما را تشکیل مىدهد. در این نوشتار، پس از تبیین زمان از منظر این دو فیلسوف، سعى خواهیم کرد تا میان این دو دیدگاه، الفتى ایجاد نماییم و روزنهاى براى مقارنه و تطبیق بگشاییم
کلیدواژهها: ملّاصدرا، برگسون، زمان، آن، دیرند
مقدّمه
«زمان» همواره از پیچیدهترین و بحثبرانگیزترین مسائل فلسفى بوده است. بىتردید،بشر زمانِ گذرا را رامنشدنىترین و آزاردهندهترین وجه زندگى اینجهانى مىداند؛ زیرااو در طول قرون و اعصار متمادى تا حدود زیادى توانسته است بر دشوارىها وناملایمات زندگى غلبه کند و با تسخیر طبیعتْ رفاهى نسبى را براى زندگى دنیوىخویش رقم بزند، امّا در جلوگیرى از حرکت شتابان زمان به سوى آینده سرِ تسلیم فرودآورده است. زمان مىگذرد، بشر نیز خواسته یا ناخواسته با آن همراه مىشود؛ آدمیانهمچون نوباوگانى که تازه راه رفتن آموختهاند، در پى زمان مىروند و اسیر و در بند آنمىشوند، و هیچ راه گریزى نیز ندارند. ویژگىهاى خاص «زمان» اندیشمندان را بر آنداشته است تا به تفکر در هستى و چیستى زمان بپردازند و همواره در پى روزنهاى براىکشف حقیقت آن باشند
نگاهى تاریخى به «زمان»
تاریخ تفکر نشان مىدهد که شناخت «زمان» و تعریف آن سابقهاى دیرینه دارد؛ چنانکهقرنها پیش از مطرح شدن مباحث فلسفى در گوشه و کنار سرزمین یونان، پیروان آیینزروانى در ایران باستان به دو قسم زمان اعتقاد داشتهاند: 1 زمان گذران (که ما اسیر آنهستیم)؛ 2 زمان وجودى (که یکى از اقنومهاى ذات الهى است، و دو اقنوم دیگرعبارتاند از: اهورامزدا و اهریمن). بر پایه آیین زروانى، بدون زمان، هیچکارى شدنىنیست. اساسا با محدود شدن «زمان» است که در این آیین، وجود ظاهر مىشود و ظهورمىیابد.1 گفتنى است که زروانیان به ربّالنوع زمان، که «زروان» نام داشته است، معتقدبودهاند؛ آنان زروان را موجود نخستین، امرى ابدى ـ ازلى، و آفریدگار جهانمىدانستهاند. امّا از برخى عبارات افلاطون چنین برداشت مىشود که وى زمان راهمچون خود خدا، ابدى ـ ازلى مىدانسته و یا به تفسیرى دیگر، نقطه شروع و پایان زمانرا با آغاز و انجام جهان یکى مىپنداشته و معتقد بوده که زمان همراه با جهان خلق شدهاست و با فناى آن نیز فانى خواهد شد
; استاد بدین اندیشه افتاد که تصویر متحرّکى از ابدیت پدید آوَرد و بدین منظور ودر عین حال براى آنکه نظم و نظام لازم را به جهان ببخشد، از ابدیت ـ کهعلىالدوام در حال وحدت و سکون است ـ تصویر متداومى ساخت که بر طبقکثرت عدد، پیوسته در حرکت است و این همان است که ما «زمان» مىنامیم; .بارى، زمان و جهان هردو باهم پدید آمدند تا اگر روزى قرار شود که از میان بروند،هردو باهم نابود گردند;
ارسطو با دید طبیعى و مکانیکىاش به آفرینش، زمان را نتیجه حرکت دایرهوار و مستمراولین فلک مىدانست؛ حرکتى که به نظر او، از بیرون وارد مىشود و وجود آفریدگار راثابت مىکند. او مىگوید: ما هنگامى پى به وجود زمان مىبریم که حرکت را با مشخصکردن قبل و بعد تشخیص داده باشیم و فقط بعد از تشخیص قبل و بعد در حرکت استکه مىگوییم زمان سپرى شده است.3 پس به نظر ارسطو، وجودِ حرکت دلیل بر وجودزمان است و بدون درک حرکت، ما ادراکى از زمان نخواهیم داشت. افلوطین نیز براىاحد و عقلْ ثبات قائل بود، ولى نفس کلّى را متغیّر مىدانست تا براثر تغییرات خود، منشأحدوث موجودات و حوادث جهان شود. گویا، وى زمان را امتداد و استمرار زندگى نفسمىشمرده است.4 اکثر فیلسوفان مسلمان نیز زمان را معلول حرکت اشیا مىدانسته واعتقاد داشتهاند که جوهر آن ثابت است، ولى حرکت وضعى و مکانى دارد. آنان، که ازپیروان ارسطو بودهاند، معمولاً زمان را بر فلک نخستین منطبق مىساختهاند. شماراندکى از متکلّمان مسلمان نیز زمان را امرى موهوم پنداشته، امّا برخى دیگر از متکلّمانو فیلسوفان قرون وسطى به دو زمان روحى و مادّى باور داشتهاند. از طرف دیگر، زماننقشى کانونى و بنیادى در نظام فکرى کانت ایفا مىکند؛ او زمان را شرط پیشینى هرتجربه و شهود حسّى درونى و بیرونى مىداند. هیدگر نیز زمان را تنها افق ممکن براىظهور وجود مىپندارد و معتقد است که زمان و وجود وابسته به یکدیگر وجدایىناپذیرند. زمان از نظر او، نه زمان فیزیکى و کیهانى، بلکه زمانى است که نسبتىاصیل و بنیادین با «وجود» دارد
همانطور که گفته شد، اغلب فیلسوفان مسلمان ـ به ویژه فیلسوفان مشّایى ـ درموضوع «زمان» از ارسطو پیروى مىکردهاند. ابنسینا در فنّ سماع طبیعى، در باب طبیعتو نیز حرکت و زمان، راه ارسطو را ادامه داده و گفته که: طبیعت در ذات خود ثابت است وحرکت در جوهر امکانپذیر نیست. به بیان او، حرکاتْ امورى عرضى مىباشند که بیروناز ذات جهان مادّىاند. وى حرکت را شش قسم دانسته، به انکار حرکت در جوهرپرداخته و زمان را مقدار حرکت فلک اقصى شمرده است. بدین ترتیب، این مسئله کهعروض عرض حرکت بر موضوع و معروض خود همچون عروض اعراضى مثل سفیدىو سیاهى است و یا حرکت از مقوله اعراض نسبى است خود جاى بحث پیدا مىکند؛چراکه در صورت اول، مبتلا به اشکالاتى خواهد بود که بر حرکت توسطیه وارد است ودر صورت دوم، با اشکال در وجود خارجى اعراض نسبى و توهّم در آن وجود حرکت وبه طریق اولى زمان ـ که مقدار چنین نسبت و به لحاظ وجودى ادنى از حرکت است روبهرو خواهد بود و سخن منکران زمان را نیرو خواهد بخشید؛ هرچند ابنسینا تلاشبسیارى براى جمع میان این دو گروه کرده است، چنانکه هردو دسته گونهاى از وجود رابراى زمان مىپذیرند، اگرچه در وجود بالفعل اعم از نقطهاى و خطّى یا ثابت و غیرثابتدر خارج باهم متّفق نیستند.6 از نظر ابنسینا، «زمان» مفهومى ماهوى است که درجدول مقولات ارسطویى قرار دارد و به واسطه حرکت، عارض بر اجسام مىشود. صدرالمتألّهین اغلب از همین بیان بهره مىگیرد؛ امّا او پس از مواجهه با امورى مبهم وپرسشبرانگیز، نظریهاى بدیع را در این باب مطرح مىکند و هرچند زمانِ طبیعىِارسطویى را کنار نمىگذارد، آن را اصیل نمىداند. او زمان طبیعى را فرع بر زمان وجودى مىداند
هستى زمان
ملّاصدرا در شرح الهدایه الاثیریه به اثبات وجود زمان مىپردازد؛ وى نخست قول کسانىرا که منکر وجود زماناند، نقل و از دلایل آنان یاد مىکند و سپس، خود به همه آن دلایلپاسخ مىدهد.7 او در اسفار نیز دو دلیل را در اثبات وجود زمان برمىشمارد و یکى ازآن دو را «برهان بر طریقه طبیعیین» نام مىنهد که مراد از آن، استدلال بر وجود زمان، ازطریق طبیعیات است
1 فرض کنید که دو متحرّکْ حرکتى را آغاز مىکنند و باهم آن را به پایان مىرسانند؛ ولىمسافتى که مىپیمایند یکسان نیست، به گونهاى که یکى 10 و دیگرى 15 کیلومتر را پیموده است
2 فرض دیگر این است که دو متحرّک مسافت یکسانى را طى مىکنند، ولى شروع واتمام حرکت آنها متفاوت است
در این دو فرض، شاهد دو نوع کمّیت یا مقدار هستیم: 1 کمّیت متّصل قارالذّات (کهاز آن به «مسافت» یاد کردیم)؛ 2 کمّیت متّصل غیرقارالذّات (و آن، زمان است که ازتندى و کندى حرکت استنتاج مىشود.)
برهان دیگرى که ملّاصدرا براى اثبات وجود زمان ذکر مىکند برهان الهیون است کهچون از راه حدوث و قدم به آن پرداختهاند، و این بحث جزء مباحث الهیات است و ازعوارض موجود بماهو موجود به حساب مىآید، آن را «برهان بر طریقه الهیون»نامیدهاند. این برهان چنین تقریر شده است: «هر امر حادثى مسبوق به چیزى است کهقبل از آن است، چنان قبلیتى که با بعدیت قابلجمع نیست. یک قبلیتى وجود دارد که نهمقارن ما مىتواند باشد و نه متأخّر از ما. آن قبلیت منشأ انتزاع زمان است که ذاتا قابلتبدیل به بعدیت نیست.»
چیستى زمان
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : علی در : 95/4/6 3:45 صبح
مقاله مصرف انرژی در ساختمان تحت فایل ورد (word) دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مصرف انرژی در ساختمان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مصرف انرژی در ساختمان تحت فایل ورد (word)
مقدمه :
فصل اول
اهمیت انرژی و کاهش مصرف آن
اهمیت انرژی و کاهش مصرف آن
فصل دوم
معرفی انواع روشهای کاهش مصرف انرژی در ساختمان
مقدمه :
1- پنجره و درها
2 ـ جلوگیری از ایجاد ترک و درز در ساختمان
3- دیوارها
4- سقف نهایی و سقف پیلوت
5- کف
6- اقدامات مکمل :
فصل سوم
بررسی شرایط آب و هوایی خوزستان
مقدمه :
1- ویژگیهای اقلیم منطقه
الف ـ مشخصات آب و هوایی
ب – نیازهای اقلیمی منطقه از نظر آسایش انسان در فضاهای زندگی و شرایط ساخت و ساز معماری
2-ویژگیهای معماری بومی منطقه
جهت ساختمان
فرم ساختمان
نحوه استقرار ساختمان
رابطه ی فضاهای پر و خالی
ب ـ ویژگیهای فضاهای باز
فرم و تناسب و محل استقرار حیاط ها
ویژگی پشت بام
ج ـ ویژگیهای فضاهای نیمه باز
د ـ ویژگیهای فضاهای بسته
تحوه استقرار فضاهای بسته
ابعاد و تناسبات فضاهای بسته
هـ ) ویژگیهای جداره ها
جدازه ها باز
جداره های بسته
فصل چهارم
بررسی تأسیسات و سیستم تهویه مطبوع دانشکده مهندسی
مقدمه
الف ـ سیستم گرمایشی
ب ـ سیتسم سرمایشی
اشکالات واحد تأسیسات و پیشنهادات
هزینه برآورد شده تعویض لوله ها
هزینه برآورد شده عایق کردن لوله ها
فصل پنجم
روشهای اجرائی برای صرفه جویی انرژی در دانشکده مهندسی
مقدمه :
الف- مزایای صرفه جویی در میزان هزینه و مصرف انرژی
صرفه جویی در انرژی سرمایشی
صرفه جویی در انرژی گرمایشی
ب- هزینه های پایین تر تهویه مطبوع
ج- بالا رفتن و بهبود آسایش
آسایش در زمستان از نقطه نظر دمایی
آسایش حرارتی در تابستان
د- میعان کمتر
هـ – بیشتر شدن نور و دید
و- کاهش رنگ پریدگی اشیاء
محاسبات برای زمستان
مزایای حاصل از اجرای این طرح
نحوه عملکرد و مشخصات سیستم
برآورد هزینه
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله مصرف انرژی در ساختمان تحت فایل ورد (word)
1- مجموعه مقالات سومین همایش بین المللی بهینه سازی مصرف سوخت در ساختمان – بهمن
2- جزئیات عایقکاری حرارت ساختمان ـ سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور
3- مقررات ملی ساختمان – مبحث 19 صرفه جویی درمصرف انرژی تهیه شده در دفتر تدوین و ترویج مقررات ملی ساختمان
4- محاسبه تأسیسات ساختمان ـ مهندس طباطبایی – انتشارات روبهان
5- مجموعه مقالات کاربردی تأسیسات ـ مهندس طباطبایی – انتشارات روزبهان
6- مجموعه کاتولوگهای منتشر شده توسط سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور
7- اطلاعات انرژی کشور ـ سال 81 ـ سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور
8- فهرست بهای سال 84 ـ سازمان مدیریت و برنامه ریزی
مقدمه :
مسأله انرژی به دلیل مصرف بی رویه سوخت در بخش خانگی و تجاری ، در حال تبدیل شدن به یک بحران در کشوراست . و برخلاف توسعه میادین نفتی در سالهای گذشته، اگرجلوی رشد غیر اصولی مصرف سوخت گرفته نشود ،در آینده ای نه چندان دور ، نه تنها صادر کننده نفت نخواهیم بود بلکه باید آنرا وارد کنیم
مصرف بی رویه این فراورده ها ضمن زیان اقتصادی ، محیط زیست را نیز در معرض خطر قرار داده است
مصرف انرژی دربخش ساختمان با رشد معادل 4/7 درصد در دهه ی گذشته و سهم حدود 38% که ارزش آن بر اساس قیمت های جهانی بالغ بر6 میلیارد دلار می شود بیشترین مصرف را به خود اختصاص داده است . لذا یافتن راه کارهایی برای صرفه جویی درمصرف انرژی در ساختمان های مسکونی ، اداری و خدماتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است
مزایای حاصل از انجام اقدامات بهینه سازی برای سال آینده در کل کشور بر مبنای مبحث 19 مقررات ملی ساختمان حدوداً معادل 42 میلیارد دلار خواهد بود
اهمیت انرژی و کاهش مصرف آن
ایرانیان در سال 1379 ، معادل 20میلیارد دلار انرژی مصرف کرده اند که در ده سال آتی به 35 الی 37 میلیارد دلارخواهد رسیدو باتوجه به سقف ثابت تولیدنفت ایران در اوپک، تداوم مصرف بی رویه انرژی می تواند تداوم صادرات نفتی را بامانع جدی مواجه سازد، بطوریکه طبق آمار رسمی ،میزان مصرفی اولیه انرژی درکشور در سال 1999 از میزان صادرات پیشی می گیرد
عرضه سرانه انرژی اولیه طی سالهای 1348 تا 1378 ، از سه بشکه معادل نفت خام به 5/13 بشکه معادل نفت خام افزایش یافته و سرانه مصرف نهایی انرژی طی این مدت از 4/2 به 3/10 بشکه معادل نفت خام افزایش یافته است در حالیکه طی این مدت تولیدناخالص داخلی کشور ، به قیمتهای ثابت ، تنها ، 7/3 درصد رشد داشته است یعنی افزایش مصرف انرژی تماماً صرف بهبود وضعیت زندگی و افزایش رفاه جامعه نگردیده بلکه استفاده نادرست و بی رویه و اتلاف انرژی درفرآیندهای تولیدی و یا سایر بخش های اقتصادی شده است . از طرف دیگر مطابق آمار سالنامه ی آماری سازمان ملل در سال 1995 ، با ازاء مصرف یک تن معادل نفت خام ، ارزش افزوده کشورها به ترتیب زیر بوده است. (جدول )
دقت در ارقام فوق به وضوح نشان می دهدکه چگونه این باور نادرست که بعلت دارا بودن ذخایر غنی انرژی باید انرژی رادر ارزانترین قیمت ممکن مصرف کنیم . باعث اتلاف این سرمایه های غیر قابل احیاء و غیر اقتصادی شدن فعالیت های تولیدی ایران در مقایسه با بازارهای جهانی گردیده است
نام کشور
ارزش افزوده
( دلار )
نام کشور
ارزش افزوده
ژاپن
ترکیه
برزیل
مالزی
سنگاپور
پاکستان
بنگلادش
عربستان
تایلند
ایران
از طرف دیگر ، بررسی ها نشان می دهدمجموع ارزش واقعی انرژی مصرفی سالانه کشور، بیش از 15 میلیارددلار است و با اعمال سیاستهای بهینه سازی مصرف و مدیریت انرژی می توان حداقل 20 درصد انرژی مصرفی کشور را صرفه جویی کرد بدون آنکه به رفاه عمومی و تولید لطمه ای وارد شود . یعنی به میزان حداقل 3 میلیارددلار در سال ، که نزدیک به درآمدحاصل از کل صادرات غیر نفتی کشور است . علاوه بر این، از آنجائیکه در سازمان اوپک سقف و سر جمع تولیدنفت خام هرکشور تعیین میشود . از اینرو هرگونه مصرف بی رویه داخلی ، به کاهش توان صادراتی نفت خام آن کشور منجرگردیده و درنهایت می تواند همان کشور تولید کننده را به وارد کننده نفت خام تبدیل کند . بطوریکه درکشور ما ، در صورت حفظ روند سابق سیاست های تولید و مصرف انرژی ، در 20 سال آتی ، امکان صادرات نفت خام ، کاملاً از بین رفته و تولیدداخلی انرژی در ایران ، صرفاً می تواند میزان مصرف داخلی درکشور باشد
واقعیت این است که رشد قیمت انرژی در سال 1353 تاکنون کمتر ازمیانگین تورم سالانه قیمت کالاها بوده است یعنی انرژی درمقایسه با سایر اقلام مصرفی ارزانتر شده و طبیعی است که مردم و مصرف کنندگان صنعتی ، نسبت به نحوه ی مصرف بی تفاوت تر شده باشند از این رو پیش بینی می شود که در آینده نزدیک ، اقتصاد کشور با حرکات شوک مانندی به سمت افزایش قیمت انرژی پیش خواهد رفت
چرا که قیمت انرژی در ایران از کشورهایی همچون عربستان نیز به نسبت ارزانتر بوده و مصرف آن بی رویه تر است . حال آنکه ارقام کلانی از بودجه کشور که به صورت یارانه ی مستقیم و غیر مستقیم به تأمین انرژی مصرفی کشور ، اختصاص می یابد در حالیکه می تواند با بهینه سازی مصرف انرژی منبع مالی سرمایه گذاری جدید باشد . نکته ای اساسی در این بین بایدموردتوجه قرار بگیرد و آن اینکه این متعادل سازی قیمت انرژی حتماً باید همراه با افزایش تکنولوژی محصولات صنعتی در جهت کم مصرف بودن کالا باشد ، چرا که بدون افزایش تکنولوژی مصرف کننده ی داخلی مورد ظلم مضاعفی قرار گرفته ومجبور است علاوه بر تحمل هزینه افزایش قیمت حامل های انرژی ، مصرف بی رویه انرژی توسط محصولات کم بازده صنایع داخلی را نیز متحمل شود . در این راستا جهت گیری مناسب بخش صنعت ساختمان بطوریکه بتواند با بهبود ساختارها ، صرفه جویی انرژی را مورد توجه قرار دهند ، اولویتی اساسی و ضرورتی اجتناب ناپذیر است و الزام به تأسیس مدیریرت های بهینه سازی مصرف انرژی در مؤسسات انبوه سازی و شرکت های ساختمانی و آموزش مهندسان و حمایت از شرکتهای مشاوره ای بهینه سازی مصرف انرژی به همین منظور صورت می گیرد . مقدار و ارزش انرژی مصرفی در بخشهای مختلف در سال
ارزش
خانگی و تجاری
38%
حمل ونقل
34%
صنعت
20%
کشاورزی
7 %
سایر
1%
مقدار
تجاری
40%
صنعت
28%
حمل ونقل
27%
کشاورزی
5%
سایر
4/0%
مقدمه :
هدف از این بخش یکی ارائه راهکارهایی برای کاهش مصرف انرژی با پیشنهادات و تغییرات کلی در طراحی نقشه ها و کیفیت اجراء و مصالح بکار رفته در ساختمانهای نمونه با درنظر گرفتن شرایط اقلیمی و دیگری ارائه راهکارهایی به منظور بهینه سازی مصرف انرژی با بکار بردن تمهیداتی در جهت بهبود شرایط و نحوه ی بهره برداری از تأسیسات تولید گرما و سرما که می تواند در مصرف انرژی و هزینه صرفه جویی نماید
درصد اتلاف حرارت از اجزاء ساختمان
شیشه 44%
دیوار 27%
سقف 18%
محیط 5%
در4%
کف2%
انجام اقدامات بهینه سازی در ساختمانها با اهداف زیر انجام می گیرد
1- کاهش مصرف سوخت
2- کاهش هزینه های پرداخت شده برای سوخت مصرفی
3- ایجاد شرایط مطلوب ساختمان به دلیل بالا رفتن کیفیت ساخت بناها
4- کاهش آلودگی محیط زیست ناشی ازمصرف سوختهای فسیلی
اقدامات بهینه در معماری ساختمانهای نوساز
1- پنجره و درها
مقادیر بالای از انرژی از طریق پنجره و درهای غیر استاندارد تلف می شود ، برای جلوگیری از این اتلاف انرژی که در نهایت صرفه جویی اقتصادی برای ساکنین را سبب می شود می توان روشهای زیر را توصیه نمود
الف ) استفاده از قابهای پی . وی . سی ، چوبی یا آلومینیومی دو جداره استاندارد
ب ) استفاده از پنجره با شیشه های دو جداره
ج ) استفاده از شیشه های کنترل کننده نور عبوری مانند شیشه های رفلکتیو ( شیشه های که از ورود انرژی گرمای به داخل ساختمان جلوگیری می کنند ) در مناطق گرمسیر و شیشه های LOW-E ( شیشه های که اجازه ورود انرژی گرمایی را به داخل داده و مانع خروج انرژی گرمای می شوند ) در مناطق سردسیر
ذ ) استفاده از درهای عایق حرارتی با لایه های فوم یادرهای چوبی
هـ ) کاهش سطح پنجره های ( کمتر از 15% زیربنا)
و ) تعبیه سایبان ثابت ومتحرک مناسب در قسمت خارجی پنجره های شرقی ، غربی و جنوبی
2 ـ جلوگیری از ایجاد ترک و درز در ساختمان
کلمات کلیدی :